اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

۱ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

آقا من اومدم شکایت کنم که آووکادو وبلاگش رو بیشتر از من دوست داره! از سر شب به جای این که به من توجه کنه همش داره ازین جا تعریف میکنه و ذوق میکنه که 1500 روزه شده! یکی نیست بهش بگه این کارا مال آدمای متاهل نیست!! اصلا ولش کن، من که قهرم باهاش! شما خوبید؟ خوش میگذره؟ عیدتون مبارک:) آووکادو بهتون گفت که اومدیم تو خونه خودمون اما کلی وسیله کم داریم و فعلا زمان میخواد تا اینجا شبیه خونه ی واقعی بشه! اگر اون خانواده ای که قبل از ما اینجا زندگی میکردن رو پیدا کنم خفه شون میکنم! آخه آدم چقدر میتونه کثیف باشه؟ آخه آدم چطور میتونه 70 متر آپارتمان رو دچار این همه آلودگی کنه! از بس همه جا رو تمیز کردم که دچار درماتیت شدم و دستام قرمز شده و ورم کرده. فقط خوبیش اینه که درگیر شدن با مسائل خونه ی جدید باعث شده حال روحیم بهتر باشه و منتظرم که 18 فروردین نوبت دکترم برسه و بتونم دارو هامو کمتر کنم یا قطع کنم. 

۲۱ نظر موافقین ۳۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۸ ، ۲۳:۱۰
یلدا