اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

دنیای کلاسیک من

پنجشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۴، ۰۱:۰۶ ب.ظ


انگار دوربینی آنجا نیست و کسی فیلمبرداری نمی کند. حتی عکس هم نمیگیرند... افراد درون عکس نگاهشان به یک سو متمرکز است. در همان حال مخاطب احساس می کند همه در فکری عمیق فرو رفته اند. شاید هم احساس نه، واقعیت است. واقعیتی که با دیدن بعضی عکس ها وارد سینمای کلاسیک می شوم و دست بر شانه های مارلون براندو می گذارم و حتی گاهی می توانم گونه های ماری مورفی را ببوسم! اگر کمی بیشتر تمرکز کنم می توانم قراری چهار نفره با بیلی وایدر، جَک لِمون و شِرلی مَک لاین داشته باشم و در کافه ای دنج آنها را ملاقات کنم...! من گاهی در این عکس ها زندگی می کنم...
ببینید +  و  +
عکس: The Wild One/1953

موافقین ۱۷ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۷
آوو کادو

اعترافات

سینما

نظرات  (۳۰)

۱۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۰۹ مــــــــ. یــ.مــ
زندگی توی عکسها:-)
پاسخ:
:-))
۱۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۰۹ بانو ف تک نقطه
ولی من هیچ‌وقت نتونستم درکشون کنم... نتونستم باهاش زندگی کنم... فقط ازشون خوشم میاد.. 

+شبیه بعضی آدمای غیرکلاسیک واقعی شد 
پاسخ:
من هم فقط گاهی میتونم باهاشون زندگی کنم...
۱۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۱۲ 😎😎😎BAHAR 😎😎😎
:)))
پاسخ:
:-))
۱۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۱۴ خانومی ...
چه جالب 
پاسخ:
:-)
:)
پاسخ:
:-)
خیلی قشنگ توصیف کردی، دیدن عکس های کلاسیک و گذشته ای طلایی که انگار هرگز تغییر نمی کنه و کسی نمیتونه بهشون آسیب برسونه یکی از لذاتیه که یادشون رفته حرام اعلامش کنن...
شرلی مک! چقدر من این زن رو دوست دارم حتی پیر شدنش هم چیزی از وجناتش کم نکرده ...تو سریال داونتاون ابی مقابل یه عالمه انگلیسی روح آمریکایی خودشو به رخ همه می کشوند...
فیلم وحشی و براندو هم که رو چِشِ ما جا دارن!

پاسخ:
واقعا یادشون رفته حرام اعلامش کنن! ;-)
داونتاون ابی رو درست و حسابی ندیدم...
۱۷ دی ۹۴ ، ۱۳:۴۲ مهرناز .ج
خیلی به مارلون براندو علاقه دارید
از نوشته هاتون کاملا مشخصه :)
پاسخ:
همینطوره :-)
جالبه... :)
پاسخ:
:-)
۱۷ دی ۹۴ ، ۱۴:۰۸ پری بانو
بسی مصنوعی میخندند
انگار دنیاشون همون لحظه ست !!
پاسخ:
انگار...
فلواقع سینمای کلاسیک رو خیلی بهتر از سینمای پر زرق و برق الآن میدونم.
مارلون براندو عالیست :)
.

پاسخ:
کاملا موافقم...
زندگی چیز خوبیه گل پسر، حتی گاهی
پاسخ:
:-)
۱۷ دی ۹۴ ، ۱۵:۱۱ ابوالفضل ...
راستش هرچقدر به خودم فشار آوردم نتونستم مثل شما راحت نظرم رو درباره ی سینمای کلاسیک بیان کنم. که بهتره بگم بلد نبودم حس ام رو توصیف کنم...
پاسخ:
اشکال نداره
حس توی قلبه ، همیشه نباید بیان بشه...
قابلیتتون خیلی بالا:)

این فیلمه رو دیدم  دو بار خوشم اومد ازش:دی
پاسخ:
:-))
دقیقا...
چرا حالا چنین چیز هایی را نداریم؟!

آه مارلون براندو!!!
پاسخ:
نسل هنر روبه انقراض است...!
انگار که توی کافه
اون گوشه ها نشسته باشی

پاسخ:
آره
کنار جک لمون نشستم!
صورتم معلوم نیست! ;-)
چه عکسای جالبی :))
پاسخ:
:-))
نمیدونم چرا ولی عکس های سیاه و سفید رو دوست دارم.
پاسخ:
یه جوری حس هنری بودن عکس رو القا میکنن..
اون عکسی که تو کافه هستن عالیه :-)
خودتونم که هستید!
پاسخ:
بله
تشریف دارم!! :-)
عکس ها و فیلم های سیاه , سفید
روح دارن حتی بیشتر از رنگی به نظرم !
پاسخ:
موافقم ...
من هربار به دیالوگاشون که گوش میکنم فک میکنم چقد مصنوعیه
دلم از این خنده های از ته دلی کرد

پاسخ:
مصنوعی ولی واقعی!!
۱۷ دی ۹۴ ، ۲۰:۳۸ آقای سر به هوا ...
بعضی فیلمهای دهه 70 یا 80 بی نظیر بودن !
مخصوصا فیلم های آلفرد هیچکاک ...
پاسخ:
بله بله
موافقم...

+البته دهه های 40 و 50 و 60 و 70 و...!!
۱۷ دی ۹۴ ، ۲۱:۰۲ پلاک هفت
این پستای با عکست خیلی دلچسبه..
پاسخ:
:-))
گاهی بد نیست غرق شدن تو حس خوب این نگاتیو های قدیمی...:)
پاسخ:
:-))

عه مارلون براندو اینه ؟!!!! 

همیشه دوست داشتم ببینمش !!!!! چون میگفتن حامد بهداد مث این بازی میکنه!!!! :))) 

پاسخ:
حامد بهداد فکر میکنه که مثل اینه!! :-))
فیلم های کلاسیک واقعا جذاب هستن، البته مخاطب خودشون رو هم دارن،‌ یک از اون کلاسیک ها که من خیلی دوستش دارم و با لحظه به لحظه اش زندگی کردم 12 مرد خشمگینه،‌ بهترین بازی و بهترین کارگردانی ،‌ با این که کل فیلم توی یک یا دو لوکیشن گرفته شده ولی تا لحظه ی آخر جذاب و دیدنی هست. سکانس آخر وقتی نقش اصلی داستان بعد از یک شب سخت از ساختمون خارج میشه و روی پله ها قرار میگیره انگار منم اونجا هستم،‌ منم هستم و هوای تازه رو به جای هوای دم کرده ی اتاق هیئت منصفه می بلعم،‌ خیلی حرف زدم!
اگه کارهای مارلون براندو رو دوست دارید اقتباس دزیره رو هم ببینید،‌ توی اون فیلم نقش ناپلئون بناپارت رو داره...
پاسخ:
اولش بگم خیلی کامنت خوبی بود :-)
12 مرد خشمگین که عالیه من توی دوران دانشجوییم تئاترش رو کار کردم!
دزیره هم دیدم و دوست می داشتم ... :-)
راستش تا حالا نتونستم با سینما کلاسیک ارتباط برقرار کنم. فقط فیلم آرتیست بود که مال چند سال اخیره و به سبک کلاسیک و من خوشم اومده بود ازش.
پاسخ:
اون فیلم هم خیلی خوبه :-)
حامد بهداد فکر میکنه ک مثل اینه :)))

واقعا مارلون براندو کجا حامد بهداد کجا... :|

منم همینطورم خیلی وقتا با فیلما و کتابایی ک میخونم زندگی میکنم دقیقا انگار کنارشونم معروفتریناشونم یکی بربادرفته س و یکی هری پاتر

هری پاتر ک ی مدت شبامیخوابیدم کلا توی مدرسه ی هاگوارتز بودم :))

راستی سلام
پاسخ:
سلام:-)
زندگی با هری پاتر باید سخت باشه!
عکس ها و تم سیاه و سفید رو خیلی دوست دارم
اصلا عکس های قدیمی یک حال و هوای دیگری دارند :)
انگار در عکس های امروزی رنگ ما را می فریبد و از عمق عکس دور میکند.
پاسخ:
رنگ ها همیشه فریبنده بودند...
و به همون اندازه من در رمان های کلاسیک زندگی میکنم
پاسخ:
خیلی هم عالی :-)
وقتی زمان می ایسته ادم یه همچین حسی بهش دست میده .امیدوارم بهتون حوش گذشته باشه
پاسخ:
ممنونم :-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">