اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

معاف از زندگی

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۱۵ ق.ظ


حاج کاظم(پرویز پرستویی): تو میدونی گردان بره خط گروهان برگرده یعنی چی؟
تو میدونی گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی؟
دسته بره خط نفر برگرده یعنی چی؟
آژانس شیشه ای
ابراهیم حاتمی کیا


کسی میدونه گروهان بره آموزشی، نفر برگرده یعنی چی؟؟

+ابعاد تازه را بخوانید

موافقین ۳۰ مخالفین ۱ ۹۵/۰۴/۰۴

نظرات  (۲۸)

۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۶ آناهــیــ ـــتا
خیلی دردناک بود خیلی..
اونا اعتماد کرده بودن..
پاسخ:
:-(
۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۱:۲۵ آبان دخت :)
من نمیدونم وگرنه حتم به یقیت می گفتم :|
پاسخ:
...
۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۱:۳۴ بهار پاتریکیان D:
هعی ..:(((((
پاسخ:
:-(
وحشتناکه :(
پاسخ:
:-(
اخ این دیالوگ زیادی قشنگه...
شاید بهترین چیزی بود ک میشد برای این اتفاق نوشت...
خیلی تلخه :(
خدا صبر بده ب خانواده هاشون
پاسخ:
خداوند صبر دهد به بازماندگانشان...
۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۷ آبان دخت :)
اصلاح می شود کامنتم
یقین*
و اینکه

به منم بگین قضیه چیه؟؟؟ :|
من تو این جمع خیلی کوچیکم نفهمیدم (آیکون خجالت)
پاسخ:
به لینک زیر مراجعه کنید

کلیک
حس میکنم روحم رفته توی اون جاده ...
:(((
پاسخ:
:-(
:((
پاسخ:
:-(
:(
پاسخ:
:-(
واقعا دردناکه :((((

پاسخ:
:-(
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۳:۲۵ گمـــــــشده :)
:(
پاسخ:
:-(
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۳:۲۸ Vincent Valantine
مقدار ارزش ما تو این ممکلت همینه.
پاسخ:
...
خیلی متاثر کننده اس . مخصوصا وقتی اون اخرین سلفی رو می بینم .
پاسخ:
بله متاسفانه...
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۴:۵۰ مترسک ‌‌
یعنی این‌جا ایران است، جایی که «سرباز» (تأکید می‌کنم: «سرباز») شهروند درجه هیچم جامعه است...
پاسخ:
متاسفانه همینطوره ...
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۵:۴۲ بانو ف تک نقطه
جوونتو عین دسته ی گل بزرگ کنی برسونی به بیست و خرده ای سالگی،بدی دست اینا بکشنش...
وای به دل مادر و پدراشون ..
وای به دل دخترایی که منتظرشون بودن ...
پاسخ:
:-(
:(
پاسخ:
:-(
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۸:۰۸ بای پولار
کاش یه همتی بشه. کاش یکی پیدا بشه تو این مملکت که به برکت خون این طفلکی ها ریشه ی این سربازی ظالمانه رو بخشکونه یا حداقل از این وضعیت مزخرف درش بیاره....
ما که سوختیم ولی چرا بقیه بسوزن...
پاسخ:
کاش...
۰۴ تیر ۹۵ ، ۱۹:۳۵ آبان دخت :)
آها منظورتون به این حادثه بود!
واقعا خیلی ناراحت کنندس...خدا به خانواده هاشون صبر بده :(
:(
پاسخ:
ان شا الله
۰۴ تیر ۹۵ ، ۲۲:۵۳ (ک) (شباهنگ)
با تصادفی که دیروز برای سربازان میهن پیش آمد ..
همین اتفاق افتاد..
پاسخ:
متاسفانه...
ان شا الله که خدا خودش به خانواده هاشون ، به دل مادراشون صبر و قرار ببخشه .
و روحشون شاد و در آرامش باشه

نمیدونم تا کی ایران هی باید داغ جوون ببینه ...

من برادر خودم سرباز بوده ... واقعا سخته ...

پاسخ:
خداوند صبر دهد به بازماندگانشان...
۰۵ تیر ۹۵ ، ۰۲:۳۷ الهام حبشی
چندتا از پست های شما رو خوندم . کوتاه و دلنشین . تشکر بابت " آفرین" که بهم گفتین . انقدر بابت اون مطلب مورد انتقاد واقع شدم که خستگی توی وجودم مونده...
پاسخ:
خواهش میکنم...
پسرعموی منم تو اتوبوس بود
ولی خداروشکر آسیب جدی ندیده،
خدا به خانواده هاشون صبر بده، خیلی سخته، خیلی، خیلی:((
پاسخ:
خداروشکر 
:((
پاسخ:
:-(
۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۳:۰۳ الهام حبشی
روح سربازها شاد . واقعا ناراحت کننده بود... ببخشید که با اون پست روبه رو شدین. عصبی بودم. برش داشتم که سوتفاهم نشه.
پاسخ:
مشکلی نیست
راحت باشید...
اونم سرباز 05 کرمان!!! :(
بیچاره ها :(
چی بگه آدم؟!!!!
پاسخ:
:-(
۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۲:۴۲ محمد امین ...
عالیه 

وبلاگت عالیه 


پاسخ:
متشکرم 
:( تکرارا نمیشه این فیلم 
دیالوگای بی نظیر 
پاسخ:
...
۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۴۶ دختری از تبار تسنیم ...
سلام
وبلاگ خاص و منحصر به فردی دارید
با آرزوی توفیق و سلامتی...
پاسخ:
سپاس 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">