کاش میشد چال رو هم با سیمان پر کنم
خیلی از شما منو با موهام میشناسید. موهای خرمایی! آووکادو منو با موهام یا با چال زیر گونه هام به شما معرفی کرده. اما من امروز رفتم آرایشگاه، این مدل رو گذاشتم جلوی خانم آرایشگر و کوتاهشون کردم. بعد همونجا تو ارایشگاه عکس گرفتم و برای آووکادو فرستادم. اولین واکنشی که نشون این بود که دیگه نمیشه بافتشون. اونم با افسوس زیاد! حالا انگار بافتن اینا از هرچیزی که تو ذهن من میچرخه مهم تره. الانم باهام قهر کرده و جوابمو نمیده چون بی خبر این کارو کردم. چون باهاش هماهنگ نکردم. چون رو موهای بلند حساسه... من این وبلاگ رو از همه ی شما بیشتر خوندم. آووکادو منو با ظاهری زیبا و باطنی پلید معرفی کرده. حتما تو ذهنشم همین میگذره. کاش کچل بودم اما باطنم زیبا بود. کاش آووکادو به خاطر موهام باهام قهر نمیکرد...