اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

از برلین تا اصفهان 3

چهارشنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۸، ۰۹:۱۰ ق.ظ

به طور عجیبی چند روزیه که احساس دلتنگی میکنم. نمیدونم این حس دلتنگی برای کی یا چیه. اما هر جا که میرم همراهم هست. دلم میخواد یک سرم 20 لیتری به خودم وصل کنم و  یک هفته ی کامل رو بخوابم! طوری که خواب هیچ کس و هیچ چیز رو نبینم...  دیشب تا دیروقت داشتم عکسای قدیمی رو نگاه میکردم. تمام عکس هایی که همراه با آلا داشتم رو توی یه فولدر ریختم. خودمم هم از دیدن تعدادش شگفت زده شدم. 825 تا عکس! ماه گذشته آلا فارغ التحصیل شد و این که قراره بعد از اون همه سختی تو یکی از دانشگاه های خوب کشورش هیئت علمی بشه منو خوشحال میکنه. آلا از همون هفته اول تو آلمان کار میکرد و حتی برای مادر و خواهرش پول میفرستاد. هیچ وقت دلش چیزی رو نمیخواست. هیچ وقت هم شکایتی از زندگی نمیکرد. دلم میخواد آلا رو ببینید! اما نمیدونم اینجا چقدر پتانسیل انتشار عکس های شخصی رو داره...

پ ن یک: آووکادو که نباشه من رو به دیوانگی میرم. لعنت به سفر کاری...

پ ن دو: چند روزه تو ذهنم با این آهنگ میرقصم.

 

موافقین ۹ مخالفین ۴ ۹۸/۰۸/۲۲
یلدا

نظرات  (۸)

بنظرتون 20 لیتر سرم برای یک هفته کم نیست؟؟؟!!

پاسخ:
برای من کافیه!

منم خوشحالم وقتی می‌بینم یکی نتیجه زحماتشو می‌گیره. هر چند که دوست دارم ببینم ولی با کامنت‌هایی که قبلا اینجا دیدم ، اون هم در برابر چند خط مطلب نمی‌دونم در مقابل دیدن عکس، چه عکس‌العملی نشون بدن. البته لازمه‌اش یه جلیقه ضدگلوله برای ذهن و روانتونه :)

از پ.ن دومم مشخصه حجم بیشتر دلتنگی‌ها به چه شخص خاصی مربوط می‌شه. ان‌شاءالله به زودی رفع بشه :)

من این آهنگ رو خیلی دوست دارم پارسال از کنار هر کس رد می‌شدم یه تعارف می‌زدم گوشش کنه :)

پاسخ:
فعلا اون جلیقه ضد گلوله رو ندارم! 

خیلی خوبه این آهنگ :))

ما هم یه آلا داشتیم تو آلمان، همین آلای شماست؟ آلا حری...؟ جالب میشه اگه باشه

پاسخ:
نه اون نیست 
اگه بود جالب بود! 
۲۲ آبان ۹۸ ، ۱۸:۴۴ بهارنارنج :)

بیا من هم خودتو ببینم هم آلا رو😁

همیشه اینجور آدما رو ستایش میکنم

پاسخ:
:))
منم همینطور، اما خودم هیچوقت نتونستم مثل این افراد باشم...
۲۲ آبان ۹۸ ، ۲۰:۵۵ آفتابگردون ...

آلا رو دیدی خودت؟ یه قرار حال خوب کن و فوق العاده شده، اگه دیدی :) اگه نه که حتما ترتیبشو بده. راجع به عکس هم اومممم من که خیلی مشتاقم اما تصمیمش به عهده خودته چون بالاخره ممکنه ریسک هایی هم داشته باشه. میتونی مثلا رمز دارش کنی که افراد کنترل شده ای ببینن. بهرحال مطمئنم با مشورت با آووکادو بهترین تصمیم رو میگیری :)

نازی عزیز دلم... حق داری که دلتنگ شی هم تو هم آوو. اگه بشه برنامه‌هایی برای روزمره‌های دوری از آووکادو در نظر بگیری خیلی خوب میشه. یه چیزایی که بهش علاقه داشته باشی مثل نقاشی یا موسیقی یا آشپزی یا مطالعه یا دیدن فیلم و سریال یا هرچیز دیگه. خداروشکر که کنارهمید و عاشق. سختیا هم برای همه هست اما همینجوری نمیمونه که... مگه نه یلدای مهربون و دوست داشتنی؟ :)

خودت رو درگیر کار کن. کارایی که دوسشون داری و نذار تایمت در غیاب آووکادوی سخت کوش، خالی بمونه. تایم خالی فکر و خیال میاره و فکر وخیال هم خستگی روح و جسم. تو خیلی قوی تر از اون چیزی هستی که فکر می‌کنی، از پسِ بزرگتر از ایناش بر اومدی. مطمئنم اینم خیلی خوب پشت سر میذاری ان شاء الله.

ببخش که اینقدر پر چونگی کردم. دلم برای جفتتون تنگ شده بود و گاهگاه بهتون فکر می‌کردم؛ چه خوب کردی نوشتی. مراقب جفتتون باش یلدای عزیزم، دوست جانم :)

پاسخ:
شاید من درست و حسابی ننوشتم. یه مدت منو آلا هم خونه ایم تو آلمان بود. خیلی با هم بودیم و خاطره داریم :)
کلا که سرم شلوغ هست. صبح ها رو خالی دارم برای رسیدگی به کارای خونه که اگه آووکادو نباشه زیاد به خونه نمیرسم!
مرسی که حرفای حال خوب کن زدی دوست مهربونم! :)

الا دوستتون هست؟

+منم بعضی موقع ها خاطره باز میشم. 

++ پایدار باشه این عشق، که وقتی اووکادو، نیست حالت خوب نیست. :))

پاسخ:
آلا دوست و هم دانشگاهی و هم خونه ای سابقم هست :)

++ :))
۲۳ آبان ۹۸ ، ۰۹:۵۳ آفتابگردون ...

نه تقصیر تو نبوده، من بد نوشتم :))

آلا رو از پست‌های قبلیت خوب یادمه. منظورم این بودش که از وقتی به ایران برگشته باهاش قرار گذاشتی یا نه؟

+ مرسی که اینقدر خوبی و همه رو خوب میبینی :)

پاسخ:
:)

آلا ایرانی نیست! الان دیگه برگشته لبنان!

+:))

چقدر خوب که نتیجه زحماتش و دید و به جایگاهی که می خواست رسیده  

دیدن به نتیجه رسیدن اهداف آدم ها کلا حس خوبی به آدم میده.

+ آهنگ سارا نائینی واقعا انتخاب مناسبی واسه این پست بود و عجیب به دل می نشست 

پاسخ:
همینطوره 
+ :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">