اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

همسایه ها

يكشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۴۶ ب.ظ

آدم باید اول با خودش مبارزه کنه...آدم باید اول خودش اصلاح کنه، اونوخ مدعی اصلاح جامعه بشه...!!!...
_تشییع جنازه و عیادت مریض به زن حرام است.
پدرم از حاج شیخ علی می پرسد: دیگه چه چیز هایی به زن حرام شده؟
حاج شیخ علی به مخده تکیه میدهد و حرف می زند.
_ ولایت عامه، قضاوت و مشورت هم به زن حرام است...پدرم حرف های حاج شیخ علی را تکرار می کند که تو دهنش بماند.
_بوسیدن سنگ حجر، دویدن میان صفا و مروه و داخل شدن در خانه کعبه هم به زن ها حرام است...هر وقت با پدر و مادرم رفته ام جایی، همیشه مادرم پشت سرمان راه رفته است. هیچ وقت نشد که حتی شانه به شانه مان هم راه برود...
همسایه ها/احمد محمود/امیرکبیر
موافقین ۱۶ مخالفین ۲ ۹۴/۰۹/۲۹

نظرات  (۲۷)

آقا به کل: زن حرام هست.
تموم شد رفت.
دیگه چی مونده به زن ها حلال باشه؟
کلفتی و بشور و بساب برای مردان!!!
پاسخ:
نباید اسیر عقاید اشتباه شد...
ممنون بابت معرفیش :)
پاسخ:
خواهش میکنم :-)
:|:|:|:|

یاد اون کتاب رمانی افتادم که دختر بچه ای توی یک قسمتش انشا نوشته بود
که همه چیز برای ما زنان گناه است درحالیکه آقایان با همه ی آن چیزهایی که برای ما گناه است هیچ مشکلی ندارند و تازه خوبشان هم میشود:|

همیشه سر اینجور چیزا حرص میخورم:|
پاسخ:
حرص نخور
برای افزایش آگاهی دعا کن...
انگار زنان به مردان هم حرام شده اند 
پاسخ:
نه
فقط همون یه مورد حلال است...!
۲۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۰۲ 😎😎😎BAHAR 😎😎😎
حرفی ندارم ؛
یه جوری غلط جا افتاده انگار زن بودن گناهه -_-
البته کوچولو تر از اونم که بخوام در این موارد نظر بدم :)
پاسخ:
این کتاب قدیمیه و یه سری عقاید خاص تو جنوب ایران رو بیان میکنه
الان اوضاع خیلی بهتر شده

:-)
۲۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۰۴ بانو ف تک نقطه
زن ها با خدا حرف نزنند، بقلش نکنند و شب ها قبل از خواب نبوسندش... 
ترجیحا عطر هم نزنند... 
مرسی! اَه! 


+روزی میرسد که دانشمندان برای هر بیماری ای دارویی پیدا میکنند... سرطان... ام اس... ایدز... 
اما مردم باز هم از نفهمی رنج میبرند! 
پاسخ:
این شرایط هم میگذره و درست میشه
امیدوارم ما باشیم و ببینیم

+واقعا عالی بود ...
البته اینایی که اینجا نوشته شده شرایطی داره.
و البته دلیل عقلی ...
اما قبول دارم خیلی از عقاید درباره ی خانوما درست نیست.
پاسخ:
نادرست ها باعث شدن که درست ها هم زشت جلوه داده بشن...
من که حس میکنم شده ، وگرنه من میرسیدم به اون کسی که میخواستمش
پاسخ:
درک میکنم...
چون میخوای نمیشه!
اگر نمیخواستی میشد...
وا .یعنی چی عیادت مریض به زن حرامه؟ 
اینجوری که فقط میتونیم بمیریم، بقیه کارها حرامه که ...
پاسخ:
این جملات عقاید یک قشر خاص از اهل تسنن ساکن جنوب کشورِ و صحت، عمومیت و سندیت نداره...
۲۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۱۲ فاطیما کیان
من اسمت رو نمیدونم که بگم ... جان و سخت میشه خطابت کرد :) ولی یه پیشنهاد دارم برات , چون خیلی اهل کتابی و واقعا لذت میبرم از این کتاب هایی که میذاری بهت پیشنهاد میکنم توی این سایت عضو بشی و کتاب هایی که میخونی رو ثبت کنی و اگر دوست داشتی چند کلمه ای هم درباره ی برداشتت ازشون بنویسی : 
https://www.goodreads.com
 من هم آی دی دارم توی این سایت اگر ثبت نام کردی من رو میتونی اینجا پیدا کنی :
https://www.goodreads.com/fatimakiyan
پاسخ:
بفرمایید: "آووکادو جان" :-))

ممنونم بابت پیشنهاد شگفت انگیز شما :-))
با این سایت آشنا هستم ولی هیچ وقت برای عضویت و فعالیت دست به کار نشدم... در آینده ی نزدیک این کارو انجام میدم :-)
بله متاسفانه ...
پاسخ:
...
میشه یه مقدار راجب این کتاب توضیح بدید?
پاسخ:
داستان یک پسر در زمان مبارزات برای ملی شدن صنعت نفت؛ که در آخر داستان به زندان می‌افتذ. داستانیه که در جنوب ایران میگذرد. پسری خاطراتش را می گوید. فقیر است و در محله ای پست زندگی میکند، کم کم به سمت فعالین کارگری آن زمان که همگی عضو حزب توده بودن گرایش پیدا میکند. دستگیر میشود و ...
در این کتاب فقر فرهنگی و مالی مردم آن منطقه در حدود 60 سال پیش نشان داده می شود.
این کتاب یک اتوبیوگرافی از زندگی احمد محمود است مرحوم احمد محمود بخاطر این کتاب شهرت فراوانی کسب کرد از دیگر داستانهای او میتوان به -مدارصفردرجه-داستان یک شهر که ادامه داستان همسایه است-درخت انجیرمعابد و ... اشاره کرد.
۲۹ آذر ۹۴ ، ۲۰:۱۹ آقای سر به هوا ...
آدم باید اول با خودش مبارزه کنه...آدم باید اول خودش اصلاح کنه، اونوخ مدعی اصلاح جامعه بشه...!!!...
آخ که چقدر با این جمله موافقم !
پاسخ:
من هم موافقم :-)
آدم محو عقاید اون دسته‌ای میشه، که این تیپ قوانین، باورهاشونه!

پاسخ:
این عقاید برا نشون دادن فقرِ فرهنگی عده ای در 60 سال پیش، نوشته شده...
این کتاب برا چه سالیه؟
پاسخ:
سال 1353 چاپ شده...
مشخصه که عقاید گفته شده فسیل شدن..!..
پاسخ:
بله
کاملا مشخصه ...
مقصود نویسنده هم نشان داد فقر فرهنگی است...
بیچاره زن ها...
حالا خوبه اگه همین زنها نبودن اصن مردی وجود نداشت که بخواد جای خدا بشینه و حلال حرام کنه:|
پاسخ:
که اینطور!
یه سری تعصبات بی منطق تو ما نهادینه شده...بدون اینکه بخوایم...(حالا کم یا زیاد)
باید باهاشون جنگید!
پاسخ:
موافقم
هیچ انسانی بدون تعصب نیست...
چقدر بد که بعضی آدم ها چنین نظری راجع به خانوم ها دارن ...
پاسخ:
بد...
زن حرام بوده همیشه
و به این دلیل مقدس !
پاسخ:
شاید...
این جور ادما حلال خدا رو هم حرام میکنن
متاسفانه دیواری کوتاه تر دیوار زن ها نبوده و همچنان نیست
پاسخ:
این نیز بگذرد...
امیدوارم از ما نگذرد , باشیم و ببینیم...
پاسخ:
من هم امیدوارم...
۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۲:۱۷ ثمین سعیدی نیا
پست هایی میزاری که خون آدم به جوش میاد:دی

سکوت میکنم:)
پاسخ:
ببخشید اگر خون شما به قُل قُل افتاد :-))
۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۵:۴۰ فروردین دخت
ما جهان سومی ها...! :((
پاسخ:
... :-(
۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۶:۴۶ ابوالفضل ...
چقدر این جوابت به کامنت یکی از دوستان برام خوش اومد. که حرف من هم همینه همیشه:
"نادرست ها باعث شدن که درست ها هم زشت جلوه داده بشن..."
پاسخ:
:-))

+باید مراقب نادرست ها باشیم ...
۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۷:۵۳ هاتف هاتف
قاب خوبی بود .. بسیار عالی ..
لذت بردم ...
پاسخ:
ممنون از توجه شما :-)
۳۰ آذر ۹۴ ، ۱۸:۵۶ هاتف هاتف
وقتی کامنت میدید خیلی خوشحالم می کنید ..
باز هم از این تحرکات انجام بدید :)
پاسخ:
چشم
حتما ;-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">