اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نادر ابراهیمی» ثبت شده است


ساعت شش و چهل و پنج دقیقه صبح، روی نیمکت سنگی ترمینال نشستم و منتظرم از راه برسد. خودش اصرار داشت که تنها و با اتوبوس سفر کند. یک سفر کوتاه که حالش را بهتر می‌کرد. حس می‌کنم من و یلدا انرژی بیست سالگی را نداریم. ذهن من و یلدا خیلی شلوغ‌تر از سال‌های گذشته است. هر دو پیرتر، شکسته‌تر و کم حوصله‌تر از گذشته شده‌ایم... اما... ده دقیقه قبل از رسیدنش پیام فرستاده که هنوز هم موقعِ دیدار، توی دلش رخت می‌شویند... راستش را بخواهید دل من هم دست کمی از او ندارد. (خوبی‌اش این است که یلدا اینجا را نمی‌خواند)

از نادر ابراهیمی خوانده‌ام که:
مگذار که عشق به عادت دوست داشتن تبدیل شود. مگذار که حتی آب دادن گل های باغچه ، به عادت آب دادن گل های باغچه تبدیل شود...

عنوان: سعدی

عکس: تیر 97 / ترمینال آزادی

۱۷ نظر موافقین ۳۴ مخالفین ۱ ۱۵ تیر ۹۷ ، ۱۱:۰۰
آوو کادو