اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

زیر پوسته ی سبز یا سرخ هرکس، هسته ای سنگی وجود دارد که بیانگر روحیات و تفکرات واقعی آن شخص است. هسته ی هر کس شکل خاص خود را دارد؛ بعضی مانند آلبالو هسته ای کوچک و بعضی مانند هلو هسته ای سخت و بزرگ دارند. باور کنید لازم داریم گاهی به دانه، هسته، یا سنگ وجودی خودمان سری بزنیم، احوالش را بپرسم یا اصلا نگاهش کنیم که چه شکلی شده... چه شکلی از آن ساخته ایم...؟ امیدوارم مثلِ من، با دیدن یک پیرمردِ ریش بلند غافلگیر نشوید.

عکس: مجسمه های ساخته شده با هسته ی آووکادو

پیشنهاد: سر زدن به پیج avocadostonefaces در اینستاگرام

۴۱ نظر موافقین ۲۳ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۶ ، ۱۷:۴۵
آوو کادو


1. کافه ای که پاتوق بود، بعد از یک ماه تعطیلی و تعمیرات، تغییر شکل داده و دیگر اصلا دنج نیست؛ صاحبش (که از دوستان هم هست) طوری به آنجا گند زده که خاطره ای از آنجا نمی توان به یاد آورد.

2. کافه جدیدی را پیدا کردم که چندان دنج نیست اما یک پنجره دارد که میزی به آن چسبیده و جان می دهد آنجا بنشینی و به خیابان و ماشین ها و رهگذران خیره شوی... مخصوصاً اگر زمستان باشد و هوا برفی باشد و قهوه داغ باشد و بتوان یقه ی پالتو را تا کنارِ گوش بالا آورد...

3. درحال بررسی مالی برای تاسیس یک کافه هستم... اما کجاست مِلک و پول...؟

عکس: آووکادو/  1396.6.10

۳۷ نظر موافقین ۲۷ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۵۰
آوو کادو


نشسته ام پشت میز و مقدار زیادی کار روی آن تلنبار شده... گوشی را برمیدارد و شماره ام را لمس می کند و می خواهد سریعاً نام کتابی بگویم تا بخرد. بدونِ فکر نام کتابی را می گویم؛ راضی نمی شود؛ می گوید برو و یک صفحه اش را برایم بخوان! از کتابخانه بیرونش می کشم و صفحه ای خودش را باز می کند! انگار که تا خورده باشد! برایش می خوانم. چیزی نمی گوید؛ چیزی نمی گویم...

۲۶ نظر موافقین ۲۷ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۴۵
آوو کادو