اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

۹ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است


صبحِ جمعه انگار هوا حجم بیشتری دارد. پنجره را باز می‌کنم و فنجانِ قهوه را روی لبه آن می‌گذارم. باد خنکی صورتم را نوازش می‌کند. بوی قهوه، قاصدکی را به سمت پنجره می‌کشاند. کنارِ دستم فرود می آید، به او تعارف می‌کنم که مقداری قهوه مهمانم باشد. تشکر می‌کند و می‌گوید که بوی آن برایش کافیست. نگاهش می‌کنم و برای او یک بیت شعر می‌خوانم؛ با یک بیتِ زیباتر پاسخم را می‌دهد. لبخند می‌زنم. ناگهان باد از راه می‌رسد و او را سوار می‌کند و می‌رود به پنجره ی بعدی تا شعر مرا آنجا بخواند...
+بد نیست قاصدک بودن را امتحان کنیم. هرکس مایل بود اعلام کند تا از پنجره اش وارد شوم و بیتی به او هدیه کنم. (پاسخ نظرات این پست همراه با یک بیت شعر می‌باشد)

عکس: آووکادو/  1396.8.5

۴۸ نظر موافقین ۱۶ مخالفین ۰ ۰۵ آبان ۹۶ ، ۱۱:۲۰
آوو کادو

دیدن 2 ساعته ی تو، آن هم در پارکِ کنارِ فرودگاه خیلی لذت بخش نیست... امروز وقتی با تو بودم بیشتر احساس سرما می کردم تا عشق! یقه ی پالتوی بلندِ جدیدم را بالا دادم و به گردنم چسباندم اما گرمایش به اندازه ی نَفَس تو نبود... چاره اى جز پذیرفتن نیست؛ وقتى که قرار است تمام اتفاقات جهان دست به دست هم دهند تا تو سُر بخورى در دهان مبهم سرنوشت، خودم دستانم را از پشت به کمرت می چسبانم موهایت را می بوسم و تو را هُل می دهم...! مراقب کفش هایت باش...
+بشنوید

دریافت

۳۸ نظر موافقین ۱۷ مخالفین ۱ ۰۳ دی ۹۴ ، ۱۶:۵۵
آوو کادو

تلفیق دو عطر، زندگی یعنی این
لبخند دو چتر، زندگی یعنی این
پاییز برای عشق، فصل خوبی ست
نقطه سر سطر، زندگی یعنی این...
امید صباغ نو

موافقین ۱۹ مخالفین ۲ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۱۳:۲۰
آوو کادو

نور به قبرم ببارد
که عاشق توام
کامران رسول زاده

موافقین ۱۶ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۹۴ ، ۱۴:۰۵
آوو کادو

● تترون های ژاپنی
عطرهای فرانسوی
برنجهای پاکستانی
چای های هندی
در "عزای تو "همه ی جهان جمع اند

ما هم آمده ایم
با نامه های کوفی ..!


● چیزی عوض نشده ...
فقط تقویم ها شیک تر شده اند!
و سال هاست دو روز پشت سر هم، سرخ‌اند
می گویی نه
مسلمی بفرست ...
تا از بلندترین برج پایتخت
پرتش کنیم !


● شب عاشوراست
چراغ های شهر را خاموش کنید!
بگذارید
آنها که می خواهند کنار دریا بروند؛
بروند ....

نامه‌های کوفی/سعید بیابانکی/انتشارات سوره مهر

۱۵ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۰۲ آبان ۹۴ ، ۱۹:۴۶
آوو کادو

من برکه‌ای زلالم و لب‌های کوچکت
افتاده‌اند مثل دو ماهی به جان من!

 


دریافت

موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۲۸ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۱۰
آوو کادو

گاو، موجود نیمه خوشبختی ست

جفت دارد، کمی علف دارد!

دست سلّاخ چیز برّاقی ست

که به این زندگی شرف دارد

 

عشق، بیماری غم انگیزی ست

جمع یک عضو ج.نـ.سی و عادت

خنده در چند خانه ی دلگیر

گریه با تیک تاک یک ساعت

 

مرگ، اسمی ست شکل یک چاقو

بر سر گاو نیمه خوشبختم

عشق، یک اسم دیگر از آن است

که نشسته ست داخل تختم

 

زندگی بچّه ای بدون توپ

گیج، در یک زمین خاکی بود

باختن بی مسابقه، بی هیچ!

زندگی چیز دردناکی بود


سید مهدی موسوی

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۰۳:۵۰
آوو کادو

برای فراموشی تو

هیچ راهی وجود ندارد

خودم را

به هر راهی که می زنم

روزی با تو رفته بودم...


فرشاد بیات

موافقین ۹ مخالفین ۱ ۲۱ تیر ۹۴ ، ۰۱:۴۱
آوو کادو

دردهای من

گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست

درد مردم زمانه است

مردمی که چین پوستینشان

مردمی که رنگ روی آستینشان

مردمی که نامهایشان جلد کهنه ی شناسنامه هایشان

درد می کند

قیصر امین پور

موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۱۰
آوو کادو