اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۷ ثبت شده است


بستنی می‌خرم و می‌نشینم روی لبهی یک سنگِ ساییده شده.  عکسش را توی گوشی می‌بینم، دلم برایش تنگ شده، رویش زوم می‌کنم. گاهی آنقدر زیاد که پیکسل هایش بیرون بزند... می‌گویم هوای اینجا عالی‌ست. بیا بدویم تا آن کاج‌ها و بنشینیم زیر سایه‌شان و من دستم را بگذارم روی موهایت. و یادآوری کنم که بخندی! آخر اخم به تو نمی‌آید... به خودم می‌آیم؛ بستنی‌ام آب شده روی سنگ ساییده شده... رویایی‌ترین شهرها هم بی تو کسل کننده‌اند.
موافقین ۴۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۷ ، ۲۲:۳۰
آوو کادو

آخر کلاس استاد گفت: بشر همیشه پنداشته بود که از دلفین‌ها باهوش تر است؛ زیرا به موقعیت‌های زیادی دست یافته است... از جمله چرخ، نیویورک، جنگلها و غیره... در حالی که تمام آن چیزی که دلفین‌ها انجام داده‌اند، گردش در آب و خوش گذرانی است. اما بالعکس دلفین‌ها معتقدند که دقیقا به همین دلایل از ایشان با هوش‌ترند.

خانم همکلاسی گفت: انسان تنها موجودی  است که وجودش برای او مساله است. 

من در حالیکه به کاکتوس روی میز خیره شده بودم گفتم: کاش کاکتوس به دنیا آمده بودیم.

بشنوید

۲۶ نظر موافقین ۲۲ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۷ ، ۱۰:۳۰
آوو کادو