روزی که فقط یک پانصد تومانی، پول نقد همراهم بود و این گل فروشی کارت خوان نداشت و عجله هم داشتم که به موقع به کلاس برسم؛ عکس گرفتم که موقع برگشت آنها را فراموش نکنم... باورتان می شود که شِش ساعت بعد، هر پنج گلدانِ دوست داشتنی را فروخته بود؟ عکس: آووکادو/ امروز
دقیقا حستون رو میفهمم. مثل وقتیکه یه کتابو میخواستم بخرم اما پول نداشتم و تا پولهامو جمع کردم، دیگه خبری از کتابِ محبوبم نبود! فکرکنم درباره کتابی که دیگه چاپش نباشه خیلی سخت تره.
نگهداری این موجودات کوچک و دوست داشتنی خیلی سخته... پارسال یه منظره مشابه این وسوسه ام کرد و یه کاکتوس خریدم، ولی بعد یکی دوماه موقع پژمرده شدن و خشک شدنش پشیمون شدم که کاش میذاشتم همونجا میموند.
پاسخ:
موافقم که نگه داریشون سخته و توجه زیادی رو میخوان...
اسم این گلا چیه؟