درختی که حتی وقتِ نفس کشیدن نداشت
شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۲۶ ق.ظ
سلام
سپاس که همواره به یادم هستید و لطف خودتان را از من دریغ نمی کنید(کامنت های خصوصی و عمومی)... به محض این که یک ساعت، از بیست و چهار ساعت را در اختیار خودم باشم، روال اعترافات را از سر می گیرم... دلم برای برگ زدنِ وبلاگ تک تک شما دوستان تنگ شده اما چاره ای نیست برای وقتِ تنگ... همه ی شما را از صمیم قلبم دوست دارم و با چشمانی تَر می گویم: به امید روز های خوب که در همین نزدیکی ست... از دعاهای پاکِ خود مرا بی بهره نسازید... به امید در کنار هم بودن...
امضا: آقای آووکادو
امضا: آقای آووکادو
۹۵/۰۳/۰۱