اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

ترقی

پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۱۰ ب.ظ

بعد از یک هفته کلنجار رفتن با خودم، شروع کردم به خانه تکانی و نقطه ی شروع، کتاب ها بود. خیلی وقت بود قصد کرده بودم که کتاب هایم را بر اساس نویسنده در قفسه ها جا کنم. حس می‌کنم کتاب های یک نویسنده، کنار هم احساس تنهایی نمی‌کنند و حتی گاهی دست هم را می‌گیرند و یک خط را تشکیل می‌دهند که نشانگر تفکرات پیوسته یا گسسته ی آن نویسنده است. بعد از پایان کار متوجه شدم بیشترین تعداد کتاب را از "گلی ترقی" دارم! خیلی عجیب بود؛ چرا تا به حال توجه نکرده بودم که تا این حد به آثار این نویسنده علاقه مندم!

موافقین ۲۴ مخالفین ۱ ۹۶/۱۲/۲۴
آوو کادو

اعترافات

نظرات  (۲۱)

منم دقیقا شروع کردم تو خونه تکونی این دفعه، همین جوری مرتب کردم کتاب ها رو...بعد البته من از تعداد کتاب هایی که از دکتر شریعتی داشتم تعجب کردم:)
پاسخ:
گاهی این چیزای کوچیک آدم رو شگفت زده میکنه :-)
۲۴ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۴۰ פـریـر بانو
تا حالا ازش هیچ کتابی نخوندم :تفکر
و چه پست آروم و قشنگی...
اعتراف نوشت: خط اول رو خوندم یاد کتاب تنهایی پر هیاهو افتادم و عشق اون آدم به کتاب‌ها :)
پاسخ:
حتما بخونید 

+ من هم مثل اون آدم سعی میکنم که کتاب ها رو خمیر نکنم! :-)
۲۴ اسفند ۹۶ ، ۲۲:۵۷ بهارنارنج :)
دلنشین ترینشو پیشنهاد بدید بخرم^_^
پاسخ:
"من هم چه گوارا هستم"
"جایی دیگر"
من هنوز وقت نکردم کتابها رو تمیز کنم،فقط جا به جاشون کردم و از یه اتاق به اتاق دیگه انتقالشون دادم و یادم اومد که چقدر کتاب نخونده دارم.
کدومش رو بیشتر پیشنهاد می‌دید؟ تا حالا نه اسمش رو شنیده بودم نه ازش چیزی خوندم:)
پاسخ:
مجموعه داستان "جایی دیگر" رو من دوست داشتم.

+خانم ترقی کم حاشیه هستن و ایران هم زندگی نمیکنن
ایشالا که پست حذف و اینا نمیشه؟!این مدلیا رو یه گوشه نگهدارین بعد کنکور میام سراغشون:))
پاسخ:
نه، چرا حذف بشه؟
:-)
فهمیدن این چیزا هیجان انگیزه.

پاسخ:
خیلی :-)
۲۵ اسفند ۹۶ ، ۱۶:۵۳ گمـــــــشده :)
منم تا حالا ازش کتابی نخوندم
اگه بتونم می خونم😊
پاسخ:
خیلی هم خوب :-)
اروین د. یالوم 
فکر میکنم بیشترین تعداد کتاب رو از این نویسنده خوندم.
پاسخ:
خیلی هم عالی :-) 
"درمان شوپنهاور" رو حفظم!

+ولی بیشتر کتاب خوندن با بیشترین کتاب داشتن فرق داره!
۲۵ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۴۲ آفتابگردون ...
یه دعوت وبلاگی راه بندازین که هرکی کتابایی که بارها خونده و باهاش ارتباط نزدیک برقرار کرده یا نویسنده ای که اثار زیادی ازش داره رو معرفی کنه بهر حال تعطیلات عیدو باید استفاده کنیم :)
پاسخ:
فکر بدی نیست :-)
من یه ترجمه ازشون خوندم فقط
نمیدونستم نویسنده هم هستن :)
پاسخ:
نویسنده ی خوبی هم هستن :-)
نویسنده مورد علاقه من بی شک، موراکامیه.
ولی کتاباشو اکثرا ازکتابخونه گرفتم و تو قفسه ها ندارم متاسفانه... 
پاسخ:
خیلی پیش میاد که کتاب های مورد علاقه مون رو نداشته باشیم 
درود بر شما. حقیقتا پیش از هرچیز باید بهتان بگویم که: خسته نباشید؛ خدا قوت.
پاسخ:
سپاس
اسمشون آشنا بود و یادم اومد پارسال دو تا کتاب خاله م برام آورده بودن که یکیش از همین نویسنده بود به نام "اتفاق".
متاسفانه جذبش نشدم. فکر می کنم ترجمه بود. خاطرم نیست.
پاسخ:
ترجمه نیست و خودمم تا حالا نخوندمش! :-)
من بر حسب قطر میچینمشون
پاسخ:
فکر بدی نیست ! :-)
تا حالا کتاباشون رو نخوندم . . .
من کتابهای امیرخانی رو کنار هم میذارم همیشه
دقیقا به دلیلی که شما فرموندین :)
پاسخ:
این کار لذت بخشه :-)
گلی ترقی همیشه میدونه چطوری شگفت زده ات کنه با دنیاش.
الان دوباره دلم خواست برم سراغ جایی دیگر و اناربانو.
پاسخ:
حتما بهش سر بزنید :-)
و جالبه بدونی نه تنها ازش زیاد داری. به ادما هم هی پیشنهاد میدیش
پاسخ:
جدی میگی؟!
:-)
اره بابا . دیگه تاج و تخت خز کنیه گلی ترقی رو باید بهت داد D:
پاسخ:
:-))
عالی بود.
۰۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۹:۱۶ محمد علی عطاریه
جالبه
این مسئله (تاثیرگذاری یک نفر بر خودم بدون توجه خودم به اون) رو تجربه کردم..
موفق باشید
پاسخ:
این مساله شگفت آوره...

+سلامت باشید
وبلاگتون عالیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">