توی ذهنم صد ها عکس از تو هست که گاه و بی گاه به چشمانم می خورد؛ تو در آن ایستاده ای با موهای پریشان، نشسته ای با لبخندی صورتی، راه می روی با دسته گلی زرد، در آغوشم هستی با چشمانی حساس با لب هایی داغ و ثبت می شود این لحظه! و من روزهای قبل و بعدش را به خاطر دارم، تک تک ثانیه هایش را… کجایی؟