اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

جدایی!

سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۵:۵۰ ب.ظ

وقتی که آووکادو منو به عنوان نویسنده ی "اعترافات یک درخت" اضافه کرد، هیچ وقت فکر نمیکردم دلم بخواد اینجا موندگار بشم. اما حالا بعد از چند ماه دلم میخواد بمونم. نوشتن اینجا حس خوبی بهم میده. حسی بهتر از توییتر و اینستاگرام. آووکادو اینجا دوستای خوبی داره که میتونن دوستای خوب من هم باشن. حالا به نظرتون همینجا ادامه بدم یا وبلاگ جداگانه بسازم؟ آووکادو که میگه همینجا تحت برند خودش بمونم! شما چه دلیلی میارید که بمونم یا جدا بشم!؟

موافقین ۱۴ مخالفین ۱ ۹۸/۰۷/۰۲
یلدا

نظرات  (۳۴)

۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۷:۵۳ میرزا مهدی

سلام به نظرم این خوبه که با هم مینویسید.

پاسخ:
سلام
مرسی

من شخصا فکر می‌کنم تعدد نویسنده‌های یک وبلاگ باعث می‌شه یک رنگی اون وبلاگ از بین بره. هر چند که اون دو نفر زن و شوهر باشن و از هر نظر با هم هماهنگی داشته باشن. آزادی نویسنده گاهی زیر سوال می‌ره و مشکلات دیگه.  من ترجیح می‌دم یلدا رو در یک وبلاگ مستقل بخونم، در کمال احترام به شما:)

پاسخ:
خودمم موافقم که یک رنگی و یکنواختی وبلاگ از دست رفته 
:)
۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۸:۱۳ سجاد آشنا

سلام به نظرم بمونید همینجا :)

پاسخ:
سلام
:)
۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۸:۲۰ محبوبه شب

با هم بنویسید

من دیگه اینجا رو مختص جناب آواکادو نمیدونم

اینجا رو وب یک زوج دوستداشتنی بیان میدونم

پاسخ:
قبول دارم که با هم بودن جذاب و قشنگه اما گاهی طمع استقلال آدم رو وسوسه میکنه!!!! :)
۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۸:۳۷ عاشق بارون ...

من با هر دو صورتش موافقم! :))

فقط در هر دو صورتش بنویسید دوتاتون و ستاره‌تون خاموش نباشه خلاصه!

پاسخ:
چشم حتما! :))

با این تعداد مطلب ماهانه

بود و نبودِ وبلاگ تفاوتی نداره

پاسخ:
به نظر شما ماهی چند کیلو بنویسیم که بود و نبودش فایده دار بشه؟!

من میگم مستقل باشید و بلاگ خودتونو تاسیس کنید . ما عادت کردیم میایم اینجا آووکادو برامون بنویسه 😅

پاسخ:
راست میگی واقعا. زدم سبک وبلاگ رو نابود کردم! :))
۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۴۵ بهارنارنج :)

امم خوبه جدا شی،ولی حسم میگه اووکادو بعد جدا شدنت از همینیم هست کم رنگ تر بشه😅

پاسخ:
آووکادو دوست نداره کم رنگ باشه. فقط سرش شلوغه و خیلی برای نوشتن اینجا وقت نداره
۰۲ مهر ۹۸ ، ۱۹:۴۸ شهـــ ـــرزاد

سلام. لطفا در یک وبلاگ جداگانه بنویسید :)

پاسخ:
سلام
مرسی که واضح گفتی :)
بنظرم این خیلی دوست داشتنی که باهم مینویسید و من هر بار یادداشتهای یکی از شما میخونم اینجوری بنظرم جذاب تر و محبتش خیلی بیشتره و دوست داشتنی در هر صورت سایه ی عشق تون برای همدیگه تا ابد پایدار :)
پاسخ:
ممنونم دوست عزیز :)
۰۲ مهر ۹۸ ، ۲۲:۱۱ مهدی ­­­­

قشنگه با هم نوشتن ولی بنظرم وقتی وبلاگ برای خودتون باشه بیشتر حواستون بهش هست و براتون مهم تر میشه. نمیدونم ولی خوبه جدا بشه وبلاگ ها یا نه.

پاسخ:
درستی میگی. خودمم حس استقلال و اهمیت دادن بهش رو دوست دارم
۰۲ مهر ۹۸ ، ۲۲:۲۴ آفتابگردون ...

منم فک میکنم بودن شما کنار همدیگه اینجا رو شبیه خونه کرده. من هربار میام اینجا حس میکنم مهمون خونتون شدم :)

جدا نوشتن هم مزیت های خودشو داره البته ولی من ترجیح میدم همراه سیر زندگی آووکادو یلدا رو ببینم... سیر پرفراز و نشیب از چالش های مجردی و فراق و بعد روزهای شیرین وصل و یلدایی که به داستان کتاب قصه قدیمی‌م اضافه شد.

راوی دوم، داستان رو از منظر خودش تعریف میکنه... یه زاویه جدید! و نگاه یلدا گاهی نکته‌های ظریفی رو اضافه میکنه که از چشم دور مونده بود و گاهی هم باورهای غلط خواننده رو هرَس میکنه و نرم نرمک به این روایت دلنشین قوام میده.

و حالا روزهای جنگیدن دونفره و عشقی که قد میکشه و ریشه میکنه و شاید همین روزا مژده میوه‌ش برسه :)

من میگم بمون و اینجا ادامه بده :) اینجا یه خونه‌س چیزی فراتر از وبلاگ!

پاسخ:
خیلی خوب بود این کامنت!
باور کن بیشتر نظرم رو به موندن همینجا جلب کرد. اصلا کامنت برگزیده بود!
مرسی که نوشتی آفتابگردون جون! :)

نظر منم اینه که شمارو تو یه جای دیگه دنبال کنیم :-) البته که هرجا بنویسی ما میخونیم 

پاسخ:
مرسی که صریح گفتی :))

به نظر من وبلاگ مستقل می‌تونه بهتر باشه. این‌طوری می‌تونی بفهمی کی واقعا تو رو دنبال می‌کنه و اگر کسی تو رو می‌خونه صرفا به خاطر دنبال کردن آواکادو نیست. منظورم این نیست که دنبال مچ‌گیری بری. صد در صد نه! اما شاید بشه اسمش رو "کمی شفاف‌سازی" گذاشت. 

در کل هم نوشتن توی وبلاگِ "اعترافات یک درخت" جذابه؛ هم وبلاگ مستقل داشتن. دل خودت چی می‌گه؟

پاسخ:
به نکته خوبی اشاره کردی. با جدا شدن، کسی که میخواد آووکادو رو بخونه، مجبور نمیشه که من رو هم بخونه! :)

خودم میل به هر دو حالت دارم! :))

 

بمونین!

پاسخ:
فعلا هستیم ایشالا 
:)
۰۳ مهر ۹۸ ، ۰۶:۱۵ پلڪــــ شیشـہ اے

هر طور که خودتون راحت تر هستید.

یه تصمیم خونوادگیه :))

پاسخ:
خودمون خیلی مطمئن نیستیم که چه کاری بهتره
:))

نه نابود که نکردی ، اینجا ( کلا توی وبلاگ‌ها )عادت به چند ادمینی نداریم . شاید مشکل از ماست :)

پاسخ:
مهربون :))
۰۳ مهر ۹۸ ، ۱۰:۱۲ گندم بانو

باید ببینی چی اینجا تو رو به خودش جذب کرده؟

۱. صرفا نوشتن احساساتت

۲. خونده شدن و بازخورد گرفتن

 

اگه صرفا برات جالبه بنویسی برو یه وب دیگه بزن. اما اگه دلت میخواد خونده بشی و دوست داری کامنت داشته باشی همینجا بنویس! من وقتی وبلاگمو جا به جا کردم دو سوم فالوورام کم شدن و تعداد کامنتا از چهل پنجاه تا اومد روی ده دوازده تا. با اینکه خودم بودم و هیچی عوض نشده بود، اما فالوورا دنبالم نیومدن. از اون طرف هم همسرم یه مدت وب منو میخوند و هیجان پیدا کرد که بلاگر بشه، از اول وب جداگونه زد، اما چون تعداد خواننده‌هاش خیلی کم بود تمایلشو به نوشتن از دست داد!

نمیگم صرفا برای کامنت مینویسیم، نه. اما اعتراف میکنم که کامنت بزرگترین انگیزه دهنده‌س. این وبلاگ چندین ساله پرورش داده شده، آبیاری شده، هرس شده تا نتیجه‌ش شده این درخت تنومند. اگه میخوای جدا بشی باید آمادگیشو داشته باشی که مخاطبینت خیلی خیلی کم باشن. چون باید از اول شروع کنی به کاشت و مراقبت و اینا... باید بری صدتا وب بخونی تا ده نفر بخوننت، صدتا کامنت بذاری تا دو نفر کامنت بذارن. مث سرمایه‌گذاری میمونه که اولش باید چند سال حسابی زحمت بکشی تا بتونی یه پولی در بیاری و بعد بشینی تو خونه سودش رو بریزن به حسابت. اینجا به سود رسیده‌، مخاطباشو پیدا کرده. اگه میتونی مقایسه نکنی و اگه دلت کامنت نمیخواد، جدا شو :)

پاسخ:
جالب بود. پس تاثیر مخاطب و خونده شدن رو هم باید در نظر بگیرم :)

سلام

من خیلی ارتباط آووکادو و اعترافات درخت رو نمیدونم

گمونم خود اووکادو هم خوش یه برند باشه تو وبلاگهای بیان..چون قبل از غیبت صغری ایی که در وبلاگ نویسی داشتم یادمه پرطرفدار بود

پس:

توصیه میکنم همینجا بنویسید

چون من ترجیح میدم  به یه وبلاگ سر بزنم نه دو تا

پاسخ:
سلام
قطعا یه دونه وبلاگ خوندن برای خیلی ها راحت تره.
۰۳ مهر ۹۸ ، ۱۱:۳۳ نیمه سیب سقراطی

همین پروسه ی انتخاب قالب و سبک نوشتن و عکس و موزیک و این حواشی برای یه بلاگر خیلی جذابه، تجربه ش کن یلدا :) 

پاسخ:
درسته قشنگ و جذابه اما انگار مال من نیست! انگار من صاحبش نیستم! شایدم دارم خودمو لوس میکنم! :)
۰۳ مهر ۹۸ ، ۲۲:۴۲ بانو ف تک نقطه

من به نظرم خوبه آدما به هم فضای شخصی بدن ، یه فضایی که فرد مقابل کاملا بتونه روش مسلط باشه ، براش تصمیم بگیره ، براش برنامه ریزی کنه .. چه تو دنیای واقعی ، چه تو دنیای مجازی .. به نظرم به خودت و آووکادو فضا بده یلدا جان .. من به شخصه تو خونه دوس دارم گاهى همسرم اصلا کاریم نداشته باشه ، یه وقتایی دوس ندارم کتابی که میخونمو ازم بخواد که براش بخونم ، حرفایی که با مامانم زدم رو بعضی روزا دوس ندارم تعریف کنم و دوس دارم این فضا رو به صورت شخصی داشته باشم و همسرمم اینو کاملا درک میکنه .. این فضا رو منم بهش میدم .. اینجورى تایمی که با هم به اشتراک میذاریم و وقت و حرفایی که بینمون رد و بدل میشه دلنشین تره و احساس اسیری به آدم دست نمیده .. این حس که همه چیتو مجبورى با یکی شریک شی و هرجا بری طرف مقابلتم باشه .. حتى اگه خیلی هم به هم علاقه داشته باشن آدما ، بازم به فضای شخصی نیازمندن :)

من بهتون پیشنهاد میکنم نه تنها وبلاگ جدا داشته باشین، بلکه برای خوندن وبلاگ همدیگه از هم اجازه بگیرین و سوال کنین :)

 

بازم بهترین و دقیق ترین تصمیم گیرنده خودت و آووکادویی زیبا 🍃

پاسخ:
موافقم که این فضای شخصی خیلی تو زندگی لازمه اما نمیدونم برای من وبلاگ هم شاملش میشه یا نه..

ممنون دوستِ دوست داشتنی :)
۰۳ مهر ۹۸ ، ۲۲:۵۳ گمـــــــشده :)

بع نظرم فضای شخصی مختص به خودتو داشته باشی هم تو راحت تری هم ما

۰۳ مهر ۹۸ ، ۲۲:۵۴ گمـــــــشده :)

بع نظرم فضای شخصی مختص به خودتو داشته باشی هم تو راحت تری هم ما

من به شخصه موافق صفحه مشترک یه زوج نیستم. دلیلم حفظ حریم شخصی دو طرفه 

پاسخ:
خب این حریم شخصی وقتی آدرس همدیگه رو داشته باشیم، دیگه وجود نداره!
۰۴ مهر ۹۸ ، ۰۰:۲۳ آفتابگردون ...

واااای من که ذوق مرگ‌شدم از تعریفت :)

میدونی یلدای عزیزم... اگر تو نبودی این قصه اینقدر واقعی از آب درنمیومد. شاید شبیه غرغرهای یه پسر افسرده (در مجردی) و شکایت‌های یه مردِ کم آورده (توی متاهلی) کم ارزش جلوه می‌کرد. نوشته‌های تو نشون داد که بهم رسیدن و شروع عشق برای هردوطرف باید قیمتی باشه. شاید با توجه به پیش زمینه ای که از سفرهای خارجی آووکادو داشتیم بعضیامون فکر می‌کردیم اون یه بچه پولدار بی درده که حالا عشقشو پیدا کرده و باهم میریزن و میپاشن و تخته گاز میرن تا ته خوشبختی و این ماییم که پول و موقعیت نداشتن، باعث شده نفهمیم عشق یعنی چی!

آووکادو از چاله چوله‌های جاده می‌نوشت و تو از دلخستگی‌های مسیر... این‌ها نشون می‌داد مسیرتون مشترکه و همون عشقیه که شروع شده بود اما نه سهل و ساده که خیلیامون تو رویاها میبینیم... آووکادو از ایثارهای تو میگفت و تو از گذشت‌ها و قلب مهربونش مینوشتی که ماها فراموش نکنیم، عاشق موندن بهایی داره که فقط آدم حسابیا از پسش برمیان نه هرکس و ناکسِ پر ادعایی...

عشق گوهر ارزشمندیه که بدست آوردن و نگه داشتنش مشکله اما اگه مرد این راه باشی و با همه وجود بخوایش، هر لحظه به کالبد زندگیت معجزه‌ای تازه می دمه.

میبینی؟ باهم نوشتنِ شما، روی خیلی از باورای غلطمون خط کشیده و حرفای تازه‌ای بهمون یاد داده :) 

پاسخ:
:)))
مرسی که این همه تحویلمون گرفتی! ما در بهترین حالت هم، اینقدر نسبت به خودمون دید خوب و مثبتی نداریم!
بازم مرسی که مهربونی :)
۰۴ مهر ۹۸ ، ۱۰:۲۴ مهدی محمدبیگی

سلام

من از کنار هم بودن شما حتی تو وبلاگ لذت می برم و به نظرم با هم نوشتن شما حس خوبی ب مخاطب می ده

به هر حال هرجا که نوشتید آدرس وبلاگ تون رو اینجا بذارید تا بتونیم نوشته های قشنگ شما رو بخونم

با آرزوی بیشتر شدن عشق بین شما :)

پاسخ:
سلام
متشکرم :)
۰۴ مهر ۹۸ ، ۱۰:۳۱ قاسم صفایی نژاد

سلام

وبلاگ مستقل بزنید، آدم بفهمه کی به کیه و چه خبره.

۰۴ مهر ۹۸ ، ۱۰:۵۷ گمـــــــشده :)

درسته ولی این دو تا خیلی با هم فرق دارن

یکیش این که ممکنه طرف مقابل اصلا فرصت نکنه بخونه و خب فراموش کنه

نهایت می تونی آدرس ندی دیگه

:دی

 

پاسخ:
هوم. از این نظر! :)

سلام. راستش نمیدونم دقیقا حالت بهینه چی میتونه باشه... اگر وبلاگ دیگه ای بزنی و اونجا بنویسی دنبال میکنم من... 

یکی از مهم ترین فاکتورها هم احساس اووکادو هست. ایا اون عمیقا میخواد تو بمونی یا نه. 

میتونی یه مدت جداگانه بنویسی و تست کنی. در این خونه بعد از رفتنت از اینجا ٫به روت بسته نخواهد شد.

پاسخ:
سلام
آووکادو براش فرقی نداره! یه جورایی میخواد خودم تصمیم بگیرم
یه مدت آزمایشی هم پیشنهاد بدی نیست :)

سلام 

به نظر من همینجا بمون

برای اینکه تا بخوای وبلاگ بزنی و مخاطب پیدا کنی کمی طول میکشه و شاید دلسردت کنه

ولی اینجا رو خیلی ها میخونن

پاسخ:
سلام
احتمالا همینجا میمونم :)

سلام

 

پاسخ:
سلام
۰۸ مهر ۹۸ ، ۲۰:۱۸ ریزوریوس ❤:)

هر جا بنویسید می خونیم ما ^__^

ولی من فکر میکنم همینجا بنویسید برای منِ مخاطب راحت تره😅 چک کردن یه وبلاگ راحت تره تا دو تا ..‌.

اما میتونید یه مدت مستقل بنویسید و طعمش رو بچشید. ببینید کدومش براتون راحت تره و بیشتر دوست دارید

پاسخ:
ممنونم عزیزم :)
فعلا که تصمیم گرفتم همینجا باشم :)

سلام 

 

وبلاگ خیلی خوبه واقعا 

میشه دوست های واقعی پیدا کرد :)

همین جا ادامه بدید

پاسخ:
سلام
:)

اولش که پست رو خوندم اون حس فمنیستی و استقلال طلبانه ذهنم گفت نه چرا باهم بنویسید و تحت برند آووکادو؟ برم کامنت بذارم بدو برو یه وبلاگ دیگه بزن ولی یکم فکر کردم دیدم اتفاقا قشنگه دوتایی با هم نوشتنتون.به نظرم رنگ و بوی قشنگی به وبلاگ داده...اینکه شخص اول پست های سابق وبلاگ یه دفعه وارد این فضا شد و شروع کرد به نوشتن و این نوشتن ادامه پیدا کرد خیلی اتفاق نابی بود که کمتر تو این دنیایی که ده ساله عضوشم دیده شده...در نتیجه علیرغم اینکه ما زنان مستقل و آزادی هستیم به نظرم این روند زیبا رو ادامه بدید یا حتی میتونید هم اینجا بنویسید هم یه وبلاگ شخصی داشته باشید و خودتون مدیریت کنید که تو هرکدوم چه مدل پست هایی بذارید!

خلاصه که الان حال و هوای وبلاگ آووکادو از اون موقع ها که فقط خودشون مینوشتن قشنگتر شده،خیلی!!!!:)))

پاسخ:
لطف داری شما:) این حس رفت و برگشتی رو خودمم تجربه کردم.

+اگه در آینده وقتم آزاد باشه یه دونه شخصی هم اضافه میکنم :)

به نظرم اینکه وبلاگ دونفره داشته باشید یا اینکه نه جداگانه بندیسید یه تصمیم کاملا شخصی هست و بستگی داره که با کدوم نوعش راحت ترید ولی من خودم شخصا اگه جای تو بودم وبلاگ تک نفره و انتخاب می کردم ، البته در کنارش اینجا هم گاهی می نوشتم ولی اصل نوشته هامو در وبلاگی مستقل منتسر می کردم

پاسخ:
فعلا که اینجا موندگار شدم، تا ببینم بعدا چی پیش میاد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">