اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

صدتومنی پاره های لای هزاری

يكشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۱۵ ق.ظ

فقط من و سه نفر دیگر از کارکنان سرکار هستیم؛ مدیر و بقیه ی کارکنان (که دوستان و یا اقوامش هستند) دورکار شدند؛ چند هفته پیش مدیر توجهی به حرف هایم نکرد. هرچه توضیح دادم که من کمترین مرخصی را در یک سال گذشته داشتم، نفهمید! آخرش گفتم من ماشین ندارم و باید هرروز از مترو و اتوبوس استفاده کنم یا این که هرروز چهل و چند هزار تومان پول اسنپ بدهم، باز هم توجهی نکرد... حالا تنها در اتاق شرکت، پایم را روی میز انداختم و زمان را از سقف آویزان کردم و درست زیر پاهایش، در حالی که دستو پا میزند، با خیال راحت فکر می کنم "آیا همیشه می توان دروغ گفت؟ چه کسی قانون ها را می سازد؟ آیا هیچ کاری انجام ندادنْ انجام دادنِ کاری است؟ همیشه یعنی تا کِی؟" اگر جوابی به ذهنتان می رسد، برایم بنویسید.

موافقین ۲۸ مخالفین ۱ ۹۹/۰۸/۱۸
آوو کادو

اعترافات

نظرات  (۱۶)

۱۸ آبان ۹۹ ، ۱۲:۰۷ نرگسِ مَست

اونی که قدرت بیشتری داری قانونا رو می‌ذاره :|

پاسخ:
آره احتمالا
شایدم اونی که پول بیشتری داره...
۱۸ آبان ۹۹ ، ۱۲:۲۰ هیـ ‌‌‌ـچ

همون طوری که هر چیزی (البته به جز حماقت بشر!) حد و مرزی داره، طبیعتاً «تا همیشه» هم نمی‌شه دروغ گفت چون یه «حدی» داره.

از لحاظ تئوریک نوشتن قانون یه خرد جمعیه اما در عمل اونی قانون رو می‌سازه که زورش بیش‌تره!

شما حتی هیچ کاری هم نکنی بالاخره در حال «فکر کردن» که هستی! پس هم‌چنان داری یه کاری انجام میدی.

«همیشه» از نظر من یعنی تا زمانی که «زمان» وجود داره.

پاسخ:
مرسی تایید میکنی که هیچ کاری نکردن، انجام دادن کاریه!
۱۸ آبان ۹۹ ، ۱۵:۳۴ کرامت حسنی

دروغ که حناق نیست ولی وجدان درد میگیری

پس پاتو بنداز روی میز و کار کن

:)

پاسخ:
انگار مدیرم وبلاگ رو پیدا کرد!

عنوان چی میگه؟

+تو شب سیاه...تو شب تاریک...از چپ و از راست...از دور و نزدیک...یه نفر داره...جار میزنه جار..اهای غمی که مثل یه بختک رو سینه ی من شده ای اوار...از گلوی من دستاتو بردار... دستاتو بردار از گلوی من...

+کلا پاییز اومده پی نامردی...

پاسخ:
عنوان رو یاس میگه!

+یعنی آدما تو پاییز بیشتر نامردی میکنن؟
۱۸ آبان ۹۹ ، ۲۲:۵۶ رویای نیمه شب پاییز

یادِ ترانه‌ای افتادم که معنی‌ش تقریبا اینجوری میشه:

آدم بدا، دنیا را گرفتن؛ آدم خوبا، بیخودی خودشون رو خسته نکن!

پاسخ:
که اینطور...
۱۹ آبان ۹۹ ، ۰۹:۳۸ علیـــــ ََ

از نظر رئیستون کرونا روی شما و اون سه نفر دیگه اثری نداره :/

 

پاسخ:
احتمالا!

کاش همون مدیر واطرافیان تعطیل شده ش بشینن خونشون ولی الان تو راه شمالی جایین 

همین تصمیم های بی پایه و اساس باعث بالارفتن امار شده 

متاسفم و امیدوارم خودتون و خانواده محترمتون سلامت باشید 

پاسخ:
متاسفانه...

نمیشه گزارش بدین؟ که مجبورتون کردن بیاین سر کار؟

پاسخ:
بله، فول تایم سرکار بودم و هستم! حتی در آن دو هفته...!

من خیلی قبل ترها خواننده اینجا بودم و فکر کردم این سوالُ شما بتونید خیلی خوب جواب بدید.

عشق چیه؟چجوریه؟ چه حسیه؟

پاسخ:
این بحث خیلی طولانیه... اما اگه کوتاه بخوام بگم عشق قابل بیان نیست... باید اتفاق بیوفته تا اندکی از اون برای شخص شناخته بشه... 

+ممکنه تعریفش از زبان هر شخص متفاوت باشه... یه نفر ممکنه بگه "درد" یه نفر دیگه بگه "درمان"!

مدیرن کاریشون نمیشه کرد دیگه ...! 

پاسخ:
بله!
۰۴ دی ۹۹ ، ۱۱:۴۳ یک مسافر

سلام اوودکادو.

حالتون چطور هست؟

بلاخره این مدیر رها کرد شما رو یا نه؟

پاسخ:
سلام
شکر خدا بد نیستم

اون که نه؛ بالاخره یه روز من رهاش میکنم!

سلام

موقعیت مشابهی داریم

شاید کمی از این موقعیت هم تقصیر خودمان باشد

وقتی از روز اول بیشتر از توان و با تمام انرژی کار کردیم ، اولین کسی بودیم که از حق مان گذشتیم 

معمولا در این شرکت ها بیشتر به کاریها  ظلم می شود چراکه از تنبلها و زیرکار در رو ها انتظاری نیست و فشاری وارد نمیشود

شاید باید به اندازه حقوق ، احترام و موقیت کاری ، کار کنیم

که البته با ذات ما همخوانی ندارد

پس فکر کنم مشکل از خود ماست

خودمون رو اصلاح کنیم!

پاسخ:
سلام
موافقم، خودمان را اصلاح کنیم!
۱۶ دی ۹۹ ، ۰۰:۳۹ عارف قهرمانزاده

چقدر قانون مند 

ممنون که جواب دادید.

جناب آووکادو بیشتر بنویسید، خوندن نوشته هاتون لذت بخشه.

پاسخ:
خواهش میکنم
سعی خودم رو میکنم اما نمیشه...

ما هیچ

ما نگاه

پاسخ:
ما خودمان هم هیچ و نگاه!
۱۶ ارديبهشت ۰۰ ، ۱۳:۲۱ حامد امیرخانی

هیچ کاری انجام دادن هم انجام دادن کاری هست و حقیقتا هم کار سختی هست.

 

پاسخ:
صددرصد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">