اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

فعلا خداحافظ دوستانِ جان...

شنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ب.ظ

مدت زیادی نبودم و ننوشتم اما باید اعتراف کنم که هرازگاهی مثلا شب ها قبل از خواب و یا پشت چراغ قرمز به یاد اینجا و تک تک دوستان وبلاگی ام می افتادم. تک تک شما عزیزانی که حتی اگر در خیابان از کنارم رد شوید، شما را نمیشناسم. اما فضای وبلاگ نویسی جادویی دارد که دلت برای افراد ندیده و نشناخته تنگ میشود... بگذریم... امروز آمده ام که خداحافظی کنم. از شما چه پنهان که برنامه مهاجرت من و یلدا تا چند روز دیگر به ایستگاه آخر خود میرسد و (احتمالا) برای همیشه میهن را ترک میکنیم و من استاد قورت دادن بغض در خداحافظی هستم! چند روز است که راه افتاده ام فقط قورت میدهم و خداحافظی میکنم. انصافا سخت ترین مرحله ی رفتن، همین خداحافظی هاست. خداحافظی از خانواده... نزدیک ترین دوستان... کوچه و کافه های شهر... در و دیوار خانه... کتاب هایم... تخت، بالش و حتی فرش و  وسایل خانه که وقت رفتن دلت برای آنها هم تنگ میشود... اصلا موقع خداحافظی دلم دوست دارد برای همه چیز تنگ شود حتی برای سنگِ توالتِ خانه! نمیدانم آنجا شرایط برایم چطور پیش برود و نمیدانم که دوباره اینجا مینوسم یا نه؛ خیلی چیز های دیگر را هم نمیدانم و فقط امیدوارم در این هفت سال، اعترافات من کسی را دچار رنجش خاطر نکرده باشد. فعلا خداحافظ دوستانِ جان...

موافقین ۳۳ مخالفین ۳ ۰۰/۱۱/۱۶
آوو کادو

نظرات  (۲۰)

یک عالم به دل خوش

پاسخ:
سپاس :-)

آووکادو جان

اولا برات خوشحالم که داری به سمتی میری که احتمالا امید و آینده بهتری در انتظارته.

در ثانی، بنویس اونجا هم... بنویس که ما خییییلی منتظریم:)

به یلدای عزیزمونم سلام برسون خییییلی زیاد

پاسخ:
متشکرم از لطف شما و امیدوارم که بشه و بتونم باز هم اینجا بنویسم...

+بزرگیتون رو میرسونم:-)
۱۶ بهمن ۰۰ ، ۱۸:۲۸ نیمه سیب سقراطی

همزمان هم دلم گرفت هم براتون خیلی خیلی خوشحال شدم ... 

امیدوارم بهترین ها منتظرتون باشه... 

با کلی آرزوهای خوب ِ خوب ِ خوب... 

پاسخ:
این حس دلگیری و خوشحالی همزمان رو فقط موقع رفتن آدما میشه حس کرد... حتی خودمم همین حس رو دارم!

ممنونم از محبتت :-)
۱۶ بهمن ۰۰ ، ۱۸:۵۳ بهارنارنج :)

ان شاالله هرجا که هستید دلتون خوش باشه و عاقبتتون بخیر

پاسخ:
ممنون از دعای خوبتون :-)

سلام اووکادو (و یلدای عزیز)

امیدوارم این مهاجرت پر از موفقیت باشه براتون :)

ما مشتاقانه منتظر نوشته هاتون در خاک جدیدی که ساکنش شدید هستیم :)

به امید خوندن نوشته هاتون :)

 

پاسخ:
سلام
ممنونم :-)
کاش بشه و بتونم که بازم اینجا بنویسم

به سلامت باشید. امیدوارم که قلمت خشک نشه. 

از موفقیت‌ها و خوشحالیتون برامون بگی.

پاسخ:
تشکر از محبت شما :-)

چه خبر خوبی

 

بیخود نیست همیشه اینجارو چک میکنم به امید پست جدید، خیلی خوشحالم بابت برنامه مهاجرت و مطمئنا روزهای عالی تری در انتظارتون خواهد بود و امیدوارم این خداحافظی با اینجا همیشگی نباشه...

 

پاسخ:
سپاس از لطف و محبت شما :-)

نمیتونم شدت ناراحتیم رو بیان کنم، من تازه پیداتون کرده بودم و از دست دادن  اینهمه زیبایی و عشق چیزی که توی دنیا دیگه مثلش نیست واقعا غمگینم میکنه. از اونجا نمیشه بنویسید باز هم برامون؟

پاسخ:
شما لطف دارید
باید ببینم چی پیش میاد...

خدا پشت و پناهتوتن 

توی این شرایط بهترین کار رو میکنید:)

پاسخ:
متشکرم :-)
۱۷ بهمن ۰۰ ، ۱۹:۳۷ نرگس بیانستان

دعای خیر همه مون پشت تونه. 

ب سلامت برسید و با خیر زندگی تون رو بسازین ❤💚

پاسخ:
ممنونم برای دعای خیرتون :-)

به سلامتی و دل خوش انشالا:) خدا ب همراتون دست راستتون روسر ما😂

پاسخ:
متشکرم :-)

+ایشالا قسمت همه ;-)
۱۸ بهمن ۰۰ ، ۰۰:۰۰ مـــیـــچـــکـــا بانو

ب سلامتی و با دل خوش

ب امید خدا روزای خوبی در انتظارتون باشه :)))

پاسخ:
سپاس از لطف شما :-)
۱۸ بهمن ۰۰ ، ۱۶:۱۶ مترسک هیچستانی

خیلی مراقب خودتون باشید... جاتون تو وطن همیشه خالیه :( کاش یه روزی جای این همه خبرِ «رفتن»، خبرِ «برگشتن» بشنویم... دوستت دارم رفیق 3>

پاسخ:
ممنون دوست خوبم :-)

+واقعا خودم هم خوشحال از این همه رفتن ها نیستم اما چه کنیم که چاره نیست...

شاد باشی اوکادوی عزیزم. یلدا و دنیا رو به دست تو سپردیم. و تورو به دست اونها و خدا.

خوش باشی.

پاسخ:
متشکرم از لطف شما :-)

سلام گل پسر قرار  ۱۴۰۴،۴،۴ رو یادتونه؟ تو وبلاگم گذاشته بودم؟ تهران، آزادی، هشت صبح؟

اگر بودید حتما بیاین..

پر از برکت باشه لحظه هاتون.

پاسخ:
سلام
من که نیستم... شما خوش باشید و جای من را هم خالی کنید...
۳۰ بهمن ۰۰ ، ۲۰:۱۹ بلاگر پریشان حال

امیدوارم روزهای بهتری در انتظار هردوتون باشه و حال دلتون همیشه خوب باشه. 

خدا پشت و پناه شما و یلدا خانم باشه.

پاسخ:
سپاس از محبت شما :-)
۰۴ اسفند ۰۰ ، ۱۱:۳۷ نرگس بیانستان

کاش بیایین یه خبر از خودتون بدید ...

پاسخ:
امیدوارم که بتونم باز هم بنویسم... انصافا دلتنگم...

هر کی خوب مینویسه میره چرا :(

۲۸ فروردين ۰۱ ، ۱۵:۰۴ نرگس بیانستان

خبری ازتون نیست ها. ما منتظریم که :(

پاسخ:
خودم هم گنگ و گیج و بی خبر بودم از خودم...!
۲۵ ارديبهشت ۰۱ ، ۰۱:۲۴ ذبیح الله موسوی

درود . بسیار زیبا و بی تکلف می‌نویسید.  دست حق همراه شما ...

شاد باشید و سربلند . 

پاسخ:
سپاس از شما

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">