پادشاه زمین!
يكشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۵۷ ب.ظ
در خوابی بر روی زمینی پَست قدم میزدیم. کمی هم باران می بارید. کنارش که بودم احساس قدرت می کردم! احساس پادشاهی... از عشق و احساس زیاد خبر ندارم ولی کنارش قدم که می زدم انگار همه را از بالا به پایین می دیدم. از آن حس هایی که دوست داری سرت را بالا بگیری و مغرورانه به زمین بنگری که خوب ببینید! چشمانِ حسودتان از حدقه در بیاید! این منم که کنارش راه می روم. این منم که دستانش را در دستانم فشار می دهم! این منم که مالکِ اویم! مانند آن نگینِ یاقوت روی انگشتر، که برای هم ساخته شده بودند... عجب رویایی بود... کاش بوسه هم داشت!!!
تصویر: نقاشی رنگ روغن "Walking in the Rain" از Betty Art Gallery (برای دیدن اندازه واقعی روی تصویر کلیک کنید)
۹۴/۰۸/۱۷