اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

دسترسی به شاخه ها
طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

دیارِ کُفر

جمعه, ۲۹ آبان ۱۳۹۴، ۰۹:۰۲ ب.ظ

مملکت ما از دیار کفر پلیدتر است ، دست کم در کفرستان، قاعده ای آزادی هست که هر کسی آنطور که خواست زندگی کند ، اما اینجا اجبار است که آنطور که دیگران میخواهند ، زندگی کنیم...
منِ او/رضا امیرخانی/انتشارات افق
موافقین ۱۳ مخالفین ۱ ۹۴/۰۸/۲۹
آوو کادو

رضا امیرخانی

منِ او

نظرات  (۲۵)

۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۴ M. Moradi
آنطور که دین میخواد نه دیگران!
پاسخ:
موافق نیستم! :-)
همون واژه ی "دیگران" درسته
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۴ بانو ف تک نقطه

این کتاب واقعا عالیه .. :)

 

جمله ای که انتخاب کردی هم .. :)
پاسخ:
همینطوره :-))
ممنون
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۴ M. Moradi
البته دین و خدا
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۵ . عارفه .
اونایی که تو اون ظرفه چیه ؟! :))
پاسخ:
آدامس :-)
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۸ خانومی ...
خیلی من او رو دوست دارم. فکر کنم دو یا سه بار خوندمش 
پاسخ:
من هم 2 بار خوندم با این که خیلی از سبک نویسنده ش خوشم نمیاد!!!
(اگه خوشم میومد چیکار میکردم!؟)
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۰۸ پلاک هفت
اگه قدرتِ نه گفتن داشته باشی، اونطور که خودت میخوای زندگی میکنی..
پاسخ:
قدرت نه گفتن + بی خیالی نسبت به دخالت های دیگران (خیلی سخته)
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۱۰ toka. ta
خیلی عالیه
در عین سادگی!
از نحوه ی فصل بندی هم خیلی خوشم آمد!
پاسخ:
:-))
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۳ امیر محمد
دیگه گلم از قدرت احمقا نیست
از سکوت مغزای هشیاره
پاسخ:
شاید...
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۸ ع . ج
دارَمِش، چندی پیش خریدَم ولی هنو وقت نکردَم بخونَم.
پاسخ:
حتما بخونش :-)
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۱ بی نام بی نشون
این جمله رو اگر بخوام تفسیر کنم دین داره اذیت میکنه و دست و پاگیره
نمیتونم تفسیر کنم که رضا امیر خانی چنین جیزی نوشته
لاجرم یا باید به رضا امیر خانی شک کنم
یا به نقل سخن و به دنباله اش به شما
و یا از همه مهم تر به نوع و مدل تفسیر خودم
که واقعا نمیدونم منظوری از دیگران چیست
پاسخ:
شک کنید
شاید چیزی را دریافتید و ما رو هم روشن کردید...
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۱:۵۱ بانو ف تک نقطه

مشکل شک ها اینه که ما چیزی که هست رو ، تماما دین میبینیم .. تماما خدا .. نه تفسیر " دیگران " .. و انتخاب " دیگران " ..

 
پاسخ:
درسته
چون اسم "کفرستان" اومده همه به اشتباه فکر میکنن طرف مقابلش باید خدا و دین باشه
اما نمیدونن مملکت ما "دینستان" نیست!!
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۲:۵۳ ویرگول
رضا امیرخانی زنده س هنو؟!:|
نبردن بخورنش!؟:|
پاسخ:
بله زنده س
نه بابا، آخه کی اون رو میخوره؟!؟ :-)))
۲۹ آبان ۹۴ ، ۲۳:۲۶ witch Aura
نه این کتاب را می شناسم نه میخواهم بشناسم! :))
ولی اون آدامس ها هی به من چشمک میزنند:D
پاسخ:
:-)))
۳۰ آبان ۹۴ ، ۰۰:۰۶ نگار :)
وای عکس :)))

من او بینهایت قشنگ بود..7 سال پیش خوندم..
پاسخ:
:-))
خیلی هم خوب :-)
۳۰ آبان ۹۴ ، ۰۴:۴۳ یکی دیگر
آدامس...........................................................................
کتابه هم داستانه؟ شعره؟ چیه؟
پاسخ:
رمان می باشد :-)
۳۰ آبان ۹۴ ، ۰۶:۴۳ زهـرا ...
موافق نیستم :)
پاسخ:
:-))
۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۰:۰۷ gandom baanoo
یه عده ای هستن خودشونو خیلی مسلمون میدونن، بعد اگه کسی کاری کنه مخالف اونا نتیجه میگیرن مخالف دین بوده!!!!! حتی اگه اون کار مثلا انتخاب یه رنگ باشه...
و اون موقع ست که آماج تهمت و غیبت این به اصطلاح مسلمونا قرار میگیری!!! برام پیش اومده!!! دین و اعتقاداتمو... شرافتمو زیر سوال بردن چون دانشگاه شهر خودم نبودم!!!!!!
پاسخ:
این جور افراد که میگید رو باید جدی نگرفت ;-))
۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۱:۲۲ یک آشنا
همین است آواکادو
چه انتظاری داری 
همیشه همه جا محدودیت هست ،
اینجا به این شکلش ، جای دیگه به شکل دیگه
پاسخ:
شاید...
۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۳:۰۸ ساینا
یاد این جمله ماکدونال افتادم
ازادی این نیست که هر کس هر چه دلش خواست بکند بلکه ازادی حقیقی قدرتی است که شخص را مجبور به انجام وظایف خود میکند
پاسخ:
ممنون
۰۱ آذر ۹۴ ، ۱۴:۵۴ فروردین دخت
در مورد پست بالا

نوشته های مستور را دوست می داریم همی....
پاسخ:
خیلی هم خوب :-)
۰۱ آذر ۹۴ ، ۱۷:۲۴ بانو ف تک نقطه
ای وای شما آقایید؟؟؟ خب پس چرا هیچی نمیگید وقتی میگم بانو بهتون؟ 😣😓
پاسخ:
یه بار خواستم بگم اما ترجیح دادم خودتون متوجه بشید...
۰۱ آذر ۹۴ ، ۱۸:۵۰ نبات ...
چقد خوشگل کتاب معرفی میکنی شما:)
خوندمش ولی یادم نمیاد زیاد
پاسخ:
ممنون:-)
بازخوانی کنید
۰۳ آذر ۹۴ ، ۰۰:۴۶ بانو ...
متاسفانه نمی دونم چرا نمی تونم با کتاب های آقای امیرخانی ارتباط برقرار کنم، شاید باید چند بار دیگه امتحان کنم
پاسخ:
نه
امتحان نکنید (نویسنده باید از همون اول با مخاطب رابطه بر قرار کنه، اگه نکرد شکست خورده محسوب میشه!)
نویسنده ی دلخواه خودتون رو دنبال کنید :-))
۰۲ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۵۳ نیمه سیب سقراطی
یه دختر دبیرستانی بودم که این کتاب رو خوندم ... هنوزم یادمه یه جاهایی رو برمیگشتم دوباره میخوندم بس که به دل می نشست ... 
پاسخ:
یه زمانی برای من هم دلچسب بود...
۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۰:۴۴ آبان دخت :)
این کتاب که عاااالیه!
:)
پاسخ:
:-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم