ﻣﻌﻤﻮﻻ ﺯﻧﻬﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺍﻧﺪ...ﻣﺴﺘﺒﺪﺍﻧﻪ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩﻫﺎ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺭﺍ ﻣﺘﺤﻤﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ، ﻣﺜﻞ ﺷﺮﻭﻉ ﯾﮏ ﮐﺎﺭ ﺟﺪﯾﺪ ، ﺯﻧﺪﮔﯽِ ﺟﺪﯾﺪ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻗﻮﺍﻧﯿﻨﺶ ﺭﺍ ﻣﺜﻞ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺩﺭﺳﺶ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ، ﺑﺎ ﻏُﺮﻏُﺮ ﻣﯽ ﺁﻣﻮﺯﻧﺪ. ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﺪﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺣﺘﯽﺍﮔﺮ ﻧﺎﻣﻮﻓﻖ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﻤﺎﻣﺶ ﮐﻨﻨﺪ " ﻣﺜﻞ ﭼﺴﺒﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﻟﺬﺕ ﺑﺨﺶ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﺎﻩ، ﻧﯿﺎﺯﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ" ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺯﻥ ﻫﺎ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ. ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺪ، ﺯﻥ ﻫﺎ ﻣﺜﻞ ﻫﯿﭽﮑﺲ ...
ﻏﯿﺮﻣﻨﺘﻈﺮﻩ/کریستین بوبن/نگار صدقی
کاش می توانستم فحش بدهم. تمام بچه ها فحش بلد بودند ،خیلی دلم می خواست این کلمه های جادویی از دهانم بیرون بیایند ولی حیف...آن وقتها دقیقا درک نمی کردم که چرا اینهمه از فحش دادن خوشم می آید، ولی به نوعی احساس می کردم که فحش دادن یکی از بهترین راههای گرفتن انتقام است ، برای فحش دادن لازم نیست زور داشته باشی ، بزرگتر یا قوی تر باشی ، فقط کافیست بتوانی حرف بزنی ، دهانت را باز کنی و هر چیزی که طرف را عصبانی میکند بگویی. این کلمه ها خودشان قدرت دارند ، اگر درست و به موقع بگویی ، او را تا سرحد مرگ می چزاند . دیگر احتیاجی به خرابکاری نیست . اصلا انگار فحش را برای آدم های ضعیف مثل من ساخته اند...
پدرِ آن دیگری/پری نوش صنیعی/نشر روزبهان
کسانی که عقاید احمقانهشان را ابزار میکنند اغلب بسیار حساسند. هر قدر عقاید کسی احمقانهتر باشد کمتر باید با او مخالفت کرد. باگ می گفت حماقت بزرگترین نیروی روحانی تمام تاریخ بشر است. میگفت باید در برابر آن سر تعظیم فرود آورد، چون همه جور معجزهای از آن ساخته است.
خداحافظ گاری کوپر/رومن گاری/سروش حبیبی/انتشارات نیلوفر
بعضی آدم ها خیلی شلوغ و پر سر و صدا هستند. بخصوص وقتی از یک چیزی خوششون بیاد، من دنیا رو با خنده زنها عوض نمی کنم. وقتی زنها میخندند، وقتی مادرم میخندید، احساس می کنم همه چی خوبه، همه چی آرومه و صلح توی دنیا برام برقراره، این حس آرامش قابل توصیف نیست برام.
به خاطر یک فنجان قهوه در لندن/مهراوه فیروز/انتشارات البرز