عبور
يكشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۰۰ ب.ظ
باید کنار بیایم با این راه. باید چشم بدوزم به این جماعت ناگزیر؛ به این عبور دائمی؛ به این رفتن ها و رفتن ها. باید باور کنم قرار نیست آنچه بخواهم، تو هم می خواهی. جهان آنقدرها هم عادلانه نیست. یا لااقل فرشته عدالت، انگشت خود را آن وسط گذاشته و ترازویش را به خواست و اراده ما بالا و پایین نمی کند. این که قطارها پیش چشمت باشند و خانه ها دور، مثل چین یا برزیل، لابد یک معنایی باید داشته باشد. به هرحال من خودم را به دستان تو سپرده ام. تو مرا به سلامت رد کن....
عکس: آووکادو/ 1394.2.4