اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

درختِ پیرِ حیاط

دوشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۴۰ ب.ظ

امروز نیمی از خرمالوهای درخت پیرِ حیاط منزل را دست چین کردم، با هر خرمالو پرت میشدم به خاطرات...یادم آمد...تاب بازی و موهای پریشان...دو خرمالو با پوست خوردی...چشمانت مثل همیشه سنگین شدند. چیزی را آرام گفتی...دستت را از دستم کشیدند...لعنت به این مردمانی که دهانِ بزرگ تر از مغز دارند...خدایا، تضمین یادهای مخلوق تو تا کجاست که این‌گونه با تب‌وتاب تا هرکجا که می‌روم هست؟ می‌آید و نمی‌گذارد آرام باشم؟
عکس: آووکادو/ 1394.8.11
موافقین ۱۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۱
آوو کادو

آووکادو

عکاسی

نظرات  (۲۰)

چه درختی:)
من خرمالو خیلی دوست دارم.
پاسخ:
من هم دوست میدارم...
خوش بحالتون درخت خرمالو دارین :)
دلم خرمالو خواست...
پاسخ:
کاش میشد شما رو به این خرمالو ها دعوت میکردم...
چه قشنگــــه ولی حِیف من خورمالو دوس نمی دارَم :(
پاسخ:
حیف...
"بازی زندگی"، یک بازی فردی است؛ اگر خودتان دگرگون شوید، همه ی اوضاع و شرایط عمومی دگرگون خواهد شد.((فلورانس اسکاول شین)) 
خرمالو یعنی تمام ذوق این فصل سالم ^_^ 3>
پاسخ:
:-))
به به بازم خرمالو :))
پاسخ:
:-))
پرت شدن به خاطراتو خیلی دوس دارم* 
خرمالو را هم

*گرچه شما وجه آزاردهندشو منظورتون بوده ظاهراً
پاسخ:
پرت شدن در خاطرات اگر شدید باشد، درد دارد!
مام خرمالو داریم:)
خیلی دوسشون دارم:)
ولی خب کلا سه ساله درخته رو کاشیم باش خاطره ندارم:)
پاسخ:
ان شا الله خاطرات خوب پیدا میکنید:-)
راست میگین، اونی که منظور من بود شاید فعل دیگه-ای مناسبش باشه مثل ... نمیدونم توصیفش سخته :)
پاسخ:
مثلِ فرو رفتن در خاطرات...
۱۲ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۰ فاطیما کیان
هوس خرمالو به سرم زد , چقدر اسم این میوه جالبه برام اصلا :)
پاسخ:
کاش میشد شما رو هم دعوت میکردم...

+نام خرمالو ترکیبی است از دو واژهٔ خرما و آلو. (منبع)
ناارامی با هیچ خرمالویی این کلمه رو نمیتونیم نارنجی کنیم
پاسخ:
همینطوره...
۱۲ آبان ۹۴ ، ۰۱:۰۹ نیمه سیب سقراطی
من خرمالو میخواااااااااااام ! همین الان !
تازه الان رفتم یه جا دیگه که از آش گفته بود ! دلم آش رشته پر کشک هم خواست !
چرا فکر ما خوابگاهی های طفلکی رو نمیکنین آخه ؟؟ :((
فردا برم خرمالو بخرم و آش بپزونم :))
پاسخ:
اگر میشد شما رو همین الان دعوت میکردم به صرف خرمالو...
من 6 سال خوابگاهی و بودم و شما رو کاملا درک میکنم

+چه خوابگاهی های مرفه ای! با توان خرید میوه و پخت آش ;-)))
هممم
خب من خرمالو دوست نمیدارم :/
ولی درختش قشنگه :)
پاسخ:
:-))
میگن آدمای مومن خونه هاشون پربرکته و درخت میوه هاشون پر بار و خوشگل :)
نوش جآنتون دوست جآن
پاسخ:
ممنونم :-)))
مامانم عاشق خرمالو هست
یعنی من خرمالو میبینم یاد مامانم میلفتم در این حد یعنی!
ما هم بریم تو باغچه مون درخت خرمالو بزنیم :)
پاسخ:
داشتن درخت خرمالو خالی از لطف نیست
بسیار درخت مهربانیست :-)
میشه پاییز باشه و ازین میوه ننوشت؟
پاسخ:
واقعا نمیشه :-)
۱۶ آبان ۹۴ ، ۰۰:۴۳ محسن رجب پور
خوش به حالت.
 عجب میوه‌ی مرموزی است این خرمالو!
پاسخ:
تا حالا به مرموز بودنش فکر نکرده ام...
۲۶ آبان ۹۴ ، ۲۱:۳۰ نفس نقره ای
حس کتاب طعم گس خرمالو رو میده به آدم این پست :)
پاسخ:
:-))
تا حالا درخت خرمالویی که ی عالمه خرمالو داشته باشه از نزدیک ندیدم!
پاسخ:
می بینید ان شا الله... :-))
اخی چه ناراحت کننده امیدوارم مردم مغزشون بزرگتر از دهانشون بشه
پاسخ:
امیدواریم که خدا به همه ی ما کمک کند...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">