اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

تو همان خوشه گندم

يكشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ب.ظ


در سفرهایم به طبیعتِ ایران، همیشه شیفته ی دخترانی می شوم که قدرت و صلابت در نگاهشان موج می زند... دخترِ روستایی، نمادِ پاکی، سادگی و برابری خواھی است. دخترانی کە بدون هیچ هیاهویی، شانه به شانه ی مردان برایِ زندگیِ انسانیِ خود کار می‌کنند و می‌جنگند. دخترانی که علیرغم حذف و تحقیر اجتماعِ شهری، زیبایی خودشان را با پول و طلا عوض نمی کنند. دخترانی که شعر نمی گویند اما نثرِ روان زندگی هستند. گاهی فکر می کنم دختران روستا، از ابتدا مادر به دنیا می آیند و مادر از دنیا می روند؛ مادرِ نوابغ جهان... دخترانِ روستایی معنی واژه های استقامت و ایثارگری هستند.
+کسانی که گفتند پروردگار ما الله است، سپس استقامت به خرج دادند نه ترسی برای آنهاست و نه اندوهگین می شوند.*
*سوره الأحقاف/آیه 13
عکس: آووکادو/روستای ورکانه-همدان/ 1392.2.6

موافقین ۲۳ مخالفین ۳ ۹۴/۱۱/۱۸
آوو کادو

اعترافات

نظرات  (۳۶)

۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۰۶ بانوی آذری
"دختران روستا، از ابتدا مادر به دنیا می آیند و مادر از دنیا می روند" چقدر این جمله زیباست :)


پاسخ:
:-)
الان دارم به این فکر میکنم که ما چقدر نابغه داریم که خیلیاشون رو هم نمیشناسیم. اگه همه ی ایرانی هایی که تو کشورهای پیشرفته ، شغل و پست و مقام و موقعیت علمی فوق العاده ای دارن  تو ایران بودن ، وضع مملکتمون خیلی بهتر میشد. افسوس که کسی قدرشونو نمیدونه:(( 
دخترانی که شعر نمیگویند اما نثر روان زندگی هستند..چه تعبیر زیبایی..
پاسخ:
بسیار زیادند و هیچ توجهی به آنها نمی شود... حتی نامی از آنها برده نمی شود...

+متشکرم :-)
دختران روستایی الآن با جاروبرقی خونه رو جارو میکنن. صبح تا شب پای مــاهـواره نشستن و وقتی هم بیرون میرن کرم ضد آفتاب میزنن که پوستشون خراب نشه و باید حتماً کسی بیاد خواستگاریشون که اونو ببره شهر زندگی کنه.
دیدم که میگم.
گذشت اون زمان.
پاسخ:
این هایی که می فرمایید رو من هم دیدم اما منظور من روستاهای دور افتاده ست که تعدادشون کم هم نیست...

+صرفا جهت اطلاع: در حال حاضر 600 منطقه ی روستایی در ایران برق ندارند!
دختران روستا ساده اند و با یک دل بزرگ...
مادر نوابغ جهان.
:)
پاسخ:
:-)
خدا حفظشون کنه و کمک حالشون باشه :)
پاسخ:
ان شا الله...:-)
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۴۶ صآب خونـه
بسیار قشنگ بود هم عکس و هم متن و آن آیه که بسیار دوست دارم 
پاسخ:
سپاسگزارم :-)
هر چی سختی بیشتر باشه ؛ بیشتر قدر لحظه به لحظه زندگی رو میدونیم برای همینم احتمال موفقیت بیشتر میشه .
پاسخ:
موافقم.

به به!!! 

عنوان پست که گندم، موضوع که دختران با صلابت :) 

:) 

پاسخ:
بله :-))
یه سوال دارم ، من عکس پروفایل رو تغییر دادم ولی همچنان این عکس ِ قبلی ظاهر شده کنار اسم تو کامنتها..چیکار کنم که تغییر کنه؟
پاسخ:
عکس قبلی رو حذف کنید و بعد عکس جدید رو آپلود کنید 
مطمئن بشید که آپلود شده باشه...
دختران روستایی "اصیل"...
پاسخ:
اصیل...
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۰۹ شِمِلـ ــیا
چه دل نشین :)
پاسخ:
:-)
ممنون بابت توضیحتون:)
پاسخ:
خواهش میکنم
امیدوارم نتیجه ی مطلوب رو بگیرید :-)
البته اگه دختران روستا مجذوب زندگی های شهری نشن و دلشون نخواد توی روستا به شیوه ی شهری زندگی کنن...
پاسخ:
متاسفانه هستند کسانی که در روستا هم گُم شده اند...


+امیدوارم که این گونه نشوند.
عکس چقدر خوبه :)
پاسخ:
:-)
واقعا همینوطوره..!
دختران روستا بدون هیچ منتی کار میکنند و حتی دمی از خستگی هم نمیزند.
تصویر مربوط به پروفسور موسیوند هم باعث شد افتخار کنیم از این نوابغ در کشور ما وجود دارد و باز توی جهان نام یک ایرانی درخشید..

پاسخ:
برای زندگی بی منت تلاش می کنند...

+جالب اینجاس که این تابلو جلوی درب منزلشون در روستا نصب شده ... این پروفسور هر وقت به ایران میاد در روستا اقامت میکنه...
واقعا نمی خوام به کسی توهین کنم ؛
ولی این قشر از دختران روستایی ؛ هم دیگه خیلی  کم اند .
پاسخ:
قبول دارم که کم اند... و هر روز کمتر می شوند...
بله...
البته فک کنم این موضوع واسه مردان روستایی هم صدق کنه:)
پاسخ:
همینطوره و قطعا مردهای مردی هم دارند :-)
۱۸ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۰ وارش بارانی
دختران شهر به روستا فکر می کنند و دختران روستا در آرزوی شهر می میرند..
پروردگارا کدامین پل در کجای جهان شکسته است که هیچ کس به خانه اش نمی رسد..
پاسخ:
این سروده ی گروس زیباست :-)
سلام روز بخیر...

بعضی بر این باورند که:


ما سه چهارم از اصالت وجودی خود را

به قیمت شبیه شدن به دیگران از دست می دهیم.

+ای کاش اینطور نباشه

پاسخ:
سلام، وقت به خیر

بسیار جالب بود ...
خیلی عالی بود
خیلی خوشحال شدیم که هستند هنوز اینچنین انسان هایی :)
پاسخ:
ممنونم :-)
هستند اما کم...
چه پست قشنگی...
پاسخ:
متشکرم:-)
۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۲:۵۴ رفیعه رجعتی
پسراشونم خیلی صاف و سادن!زمین تا اسمون فرق دارن با پسرای شهری...
پاسخ:
همینطوره ...
۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۰۸ دختری درمِه
اصن همه چیز روستاییش خوبه :-)

اصیل.ناب...

ولی همه آدما ،تو هر نقطه ای از جغرافیای زمین
میتونن :دلشون: رو روستایی نگه دارن
ساده ،پاک ،صمیمی..
پاسخ:
موافقم :-)
من خییییلی خاطره های خوبی دارم از بچه های روستا.عاشقشونم:))
پاسخ:
:-))
چون مثالش رو دیده بودم خیلی قابل درک بود برام .
دقیقا همینجورن مخصوصا اونا که کمترین امکانات هم ندارن :)
پاسخ:
درسته، هرچقدر محروم تر، قوی تر...
۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۷:۱۷ میچکا بانو
این پست مو به تنم سیخ کرد ..
پاسخ:
شما دل صافی دارید...
جای تامل داره...
عکس خیلی بود :)
پاسخ:
ممنونم :-)
۲۰ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۵۶ (ک) (شباهنگ)
زیبا بود...
...به دنیا آمدم تا دختر کسی باشم
...ازدواج کردم تا همسر کسی باشم
...بچه دار شدم تا مادر کسی باشم...
..در انتها خود تنها و بیکسم..
پاسخ:
شعر شما هم زیبا بود ...
اتفاقا همین چند ساعت پیش که آهنگ کوچه باغ های نیشابور رو گوش می کردم  از خودم دلیل جذابیت دخترهای روستایی رو پرسیدم. الان جوابشو گرفتم.

درضمن تولد یک سالگی وبلاگتون مبارک باشه.
پاسخ:
دختران اصیل روستایی عالی هستن :-)

+بسیار سپاسگزارم :-)
درسته دخترای روستایی  خیلی کار میکنند مثل ما دختر های شهری بیکار نیستن .من خودم که اهل تهرانم به شخصه کاری بجز درس خوندن نمیکنم.ولی خب تو کار خونم به مادرم کمک میکنم.من حتی یه روز هم نمیتونم مثل اونا کار کنم 
پاسخ:
هر کسی تو هر جایی میتونه مفید باشه
مقصود این پست اینه که دختران روستایی با وجود محرومیت هایی که دارن، دست از تلاش نمیکشن ... و این قابل ستایشه...
البته دخترای شهری هم خوبن محض اطلاعتون
پاسخ:
قطعا همینطوره :-)
۰۱ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۲۹ میثم یوسفی
شما چه قلم خوبی دارین
وقتی قلم شما رو می بینم، از قلم خودم خجالت میکشم

خواستم درخواست کنم وبلاگم رو دنبال کنید ولی با دیدن قلمتون پشیمون شدم
آفرین به این ادبیات
موفق باشید
پاسخ:
متشکرم
خجالت چرا؟ هر کس در سبک خودش خوبه:-)

+شما هم موفق باشید:-)
بسیار زیبا بود!
چون خودم یک روستایی ام و شاید خودم اینگونه نباشم اما بسیار اینگونه دیده ام!!!
متشکرم،نگاهتون همیشه زیبا
پاسخ:
متشکرم :-)
امشب که پستتون رو خوندم ترسیدم نکنه حذف کنید و ارشیوی که مدتهاست میخواستم کامل بخونم رو نخونده باشم.
هی خوندم و هی رسیدم به ترجمه‌ی ایه‌های پایین بعضی پست‌ها، عجیب شبیه امشب، احساس میکنم تو ناارومی و نگرانی امشب این پست‌ها وسیله‌ شده که هی خدا ارامش تزریق کنه بهم، هی بگه نگران نباش.
 عجیب ایه‌ها رو قشنگ گلچین کردید‌.ممنون
پاسخ:
گاهی معجزات همون آیه ها باعث میشه راه رو پیدا کنید. راهِ امیدوار موندن :-)
امید؟ امشب حس بچه‌ای رو دارم که بارها تلاش کرده بلند شه اما باز افتاده، تازه امشب احساس میکنم بد افتادم، خیلی بد؛ بد ناامیدم کرد امشب...
 بدترین درد اینه که کسی نمی‌فهمه،‌نمیتونی به کسی بگی، حس بدیه وقتی مجبوری تمام سختی‌ها رو تنهایی به دوش بکشی، اونایی که میفهمن هم‌نمیتونی بارشون رو بخاطر شنیدن سنگین‌کنی.
+ راستی کاش وبلاگتون رو حذف کنید، وبلاگهایی که از همون بار اول که بازشون کردم جذبشون شدم به تعداد انگشت‌های یه دست هم نیستن،حذف کنید کمتر میشن.

پاسخ:
اولا باید بگم که نباید به امید اجازه ی رفتن بدی ، اون هیچوقت خودش نمیره... ماییم که در رو براش باز میکنیم...
دوما من خودم آدم اهل سکوتی هستم... اما گاهی باید حرف زد... به هر قیمتی باید حرف زد حتی اگر بار کسی رو سنگین تر کنی...

+هووم...
نمیدونم شاید حق با شما باشه، شاید من اشتباه میکنم. نمی‌فهمم احساس میکنم یه ادم گیج و منگم که هیچی رو نمی‌فهمم.
حرف زدم، سبک‌تر شدم، راه حلی هم پیدا کردیم، تا بعدش چی بشه رو نمیدونم‌.

+ دیشب حالم خیلی خراب بود متوجه اشتباه تایپیم نشدم منظورم این بود که کاش وبلاگتون رو حذف نکنید، امیدوارم این هووم هم به معنی حذف نکردن باشه :)
پاسخ:
شما همه چیز رو خوب میفهمید اما الان یه مقدار گیج هستید! این گیجی رو هر کسی ممکنه مبتلا بشه :-) پس جای نگرانی نیست
خداروشکر که حرف زدید

+متوجه شدم که اشتباه تایپی بوده :-)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">