اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

اعترافات یک درخت

مجله ی هنری - درختی...

<قاب شعر>

مثل یک بوسه نشستم تهِ آن گونه ی چال

اخم کردی و من از چاله به چاه افتادم

"یکتا رفیعی"

طبقه بندی درختی
آووکادو در فصول گذشته

لوگوی اعترافات یک درخت

ریحان به ریحان گل به گل از حبس خارستان ما

يكشنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۴۰ ب.ظ


1. بالاخره از ترافیک که با وجودِ بارشِ رحمتِ الهی چند برابر شده، رها شدم و به منزل رسیدم... تمام مسیر را به برف پاک کن خیره بودم و فکر می کردم که چگونه در تعطیلات، خودم را رها از فکر کنم. حتی با یک آژانس مسافرتی تماس گرفتم، با صدایی گرفته قیمتِ تور هندوستان را پرسیدم! خانم پشت خط هم مانند کسی که با یک احمق صحبت می کند گفت که ظرفیت برای ایام تعطیلات پُر است و گوشی را قطع کرد...
2. امروز خانم دکتر همسایه مان را دیدم که زیر باران ایستاده و ماشینش خاموش شده. او را سوار کردم و تا منزل رساندم، صدایم را شنید و از کیفش چند کپسول در آورد و به من هدیه داد... او بسیار مهربان است و در کیفش و حتی خانه اش مانند داروخانه همه نوع دارویی پیدا می شود... همیشه سوالم این بود که چرا این زوجِ پزشک بچه دار نمی شوند و یک گربه ی سفیدِ با ادب را به سرپرستی پذیرفته اند!
3. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که در ترافیک ناگهان یاد ربات پیام ناشناس تلگرام افتادم! و کلی فکر دیگر پشت سر آن...
4. درخواست: هر حرف، نظر، نصیحت و انتقادی که در سال نود و پنج در دلتان مانده را پذیرا هستم... زیر همین پست به صورت ناشناس کامنت بگذارید (تیکِ ناشناس را فعال کنید). من هم قول می دهم فقط بخوانم و هیچ پیگیری برای پیدا کردن صاحبِ ناشناسِ نظر انجام ندهم...
5. پیشنهاد: چهار کتاب معرفی می کنم برای تعطیلاتتان...
(1) جزء از کل/استیو تولتز/ پیمان خاکسار/ نشر چشمه
(2) ملت عشق/الیف شافاک/ارسلان فصیحی/ نشر ققنوس
(3) بهترین شکل ممکن/مصطفی مستور/ نشر چشمه
(4) پاییز فصل آخر سال است/ نسیم مرعشی/ چشمه

+این کتاب ها را در سه ماه گذشته مطالعه کردم... اگر راجع به آن ها سوالی داشتید حتما بپرسید...

عنوان: مولانا

موافقین ۲۷ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۲۹
آوو کادو

اعترافات

نظرات  (۴۳)

۲۹ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۴۲ سِناتور تِد
جز از کل تو لیستِ خریدم هست. ولی هنوز نتونستم بگیرمش :|
پاسخ:
بگیریدش :-)
من حس میکنم هر چی بنویسم باعث میشه منو بشناسید!!!!
این روزا هر بار یادت میوفتم دلم میگیره... خیلی دلم میخواد یه روز بیای و از روزای خوب بنویسی و ببینم که شاد شادی..
پاسخ:
دلتون نگیره
توکل بر خدا :-)
اتفاقاً میخواستم براتون یه چیزی بنویسم (پست آخر وبم) نه این که انتقاد باشه نه ... بنظرم جای انتقاد ندارید . شما خیلی خوب هستید ...اماکاغذم برا شما همیشه سفیده :)
البته شما هم مثل آبو خیلی آروم هستید:)


پاسخ:
متشکرم :-)
فقط خوب باش
خیلی خوب!
:)
پاسخ:
چشم :-)
واقعاً ها! کسی که وقت و امکانات و هزینه نگهداری و تربیت گربه رو داره، چرا نباید بچه‌دار بشه و عشقی به مراتب بیش‌تر رو خرجش بکنه؟ :/
پاسخ:
واقعا چرا؟؟
سلام 
روزای آخر سالتون پر خیر و برکت

خوبه که قبل از عید هم اومدید 
ممنون
پاسخ:
سلام
متشکرم :-)
۲۹ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۰۹ بئاتریس‍‍‍ــ ــ ـ
سال جدید انشالله یک سال فوق‌العاده  مطابق میل و خواستنی شونده.
برای جز از کل توضیح میدید. لطفا :-)
پاسخ:
متشکرم :-)

+این کتاب معروف به کمدی سیاهِ؛ در این کتاب یک سری اتفاق جذاب و ماجراجویانه پشت سر هم اتفاق میوفته و با زبان فلسفیِ ملایم و طنزِ ملایم تر بیان شده...
خوش به حالتون به خاطر بارون
اینجا آسمون فقط دلش میگیره ... اما انگار نمیتونه دلش رو با خودش صاف کنه برای باریدن ... 
مثل خیلی از آدما که نمیتونن دلشون رو با خودشون صاف کنن و تکلیف خودشون رو روشن ... 

شهر من داره خفه میشه این روزها ..... من هم 


پاسخ:
مطمئنم شما هم به زودی بارون خواهید داشت... خدابزرگه :-)
این رو  هم ببنید لطفاً :)
https://www.instagram.com/p/BRvQ-t9FEcC/
پاسخ:
وااای خدایا
چطور آووکادو میخوره :-)))
۲۹ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۳۸ گمـــــــشده :)
همین که اووکادو منت نهاد و پستی نوشت مرا بس است
امیدوارم بتونی حال خوشی رو برای خودت رقم بزنی
اون خانم دکتر همسایه اصلا حالش خوب نیستا..قرصاشو نخورین
:/
پاسخ:
متشکرم :-)

+واقعا حالش خوب نیست، من هم خوردم از قرصاش! :-|
۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۰۰ .: جیرجیرک :.
چهارمی را خوانده ام و اولی روی میز تحریرم در انتظار است برای ورق خوردن. آنقدر مو لای درز برنامه هام نمی رود که صبر کرده ام تقویم برسد به 96/1/1 و آنگاه جلدش را باز کنم!!!
پاسخ:
خیلی هم خوب!
حتما مطالعه اش کنید :-)
بهترین شکل ممکن رو در جلسه رونمایی کتاب با امضای خود نویسنده گرفتم، تا خونه داستان مشهد رو خوندم چون اسم شهر خودمونه؛ کشش ایجاد نکرد! از همون روز موند توی کتابخونه و فکر نمیکنم حالا حالاها انگیزه ای برای رفتن سراغش درم به وجود بیاد....
پاسخ:
بقیه ی داستان هاش رو هم امتحان کنید... برای تعطیلات بد نیست :-)
برای عید غریبه در شهر ساعدی، دهقانان منصور یاقوتی و احتمالا پلی به سوی جاودانگی ریچارد باخ رو در دست مطالعه دارم... :) ایشالا بعدش
پاسخ:
ان شاالله :-)
لیست کتاباتون به شدت مفید بود
تچکر
پاسخ:
خواهش میکنم:-)
هیشکی تیک ناشناسو نزد!!! :))))))))

پاسخ:
فقط یک نفر! :-)
۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۳۱ آفتابگردون ...
برای تعطیلات عیدم برنامه خوندن خون و گوارش گذاشتم!! ان شاء الله برسم و خوب بخونم ...آخرین کتاب غیر درسی رو بهمن خوندم انگار صدهزار سال پیش بود:(
نه که وقت نباشه تو تعطیلات عید امسال، اونم واسه منی که میمیرم واسه خوندن کتاب...اما همش عذاب وجدان میگیرم که میشد تو باسوادتر باشی و جون کسی رو نجات بدی یا لااقل کسیو نکشی، پس چیزی جز درس حق نداری بخونی:|
خوش بحالتون:((
پاسخ:
مطمئنا کتاب های درسی در حال حاضر برای شما واجب تره...:-)
۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۵۰ پرستو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
سال نوت مبارک. ایشالا سال خوبی داشته باشی 

مرسی از معرفی کتاب ها :)
پاسخ:
خواهش میکنم
سال نو شما هم مبارک :-)
۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۲:۵۲ محمود بنائی
سلام
انشاله سال جدید عطر خوش زندگی بیاد از بلاگ و نوشته هاتون،  رنگیه رنگی باشه و ما هم لذت ببریم.  راستی من این میوه آووکاو را هنوز نچشیدم، باید جالب باشه، شما خوردین؟  این طعمش چجوریه؟ 
راستی ببخشید شناس پرسیدم. 
پاسخ:
سلام
متشکرم :-)

+خیلی خوشمزه نیست! ;-)
از این چهار کتاب، مستور رو دارم و خواهم خوند :)
پاسخ:
خیلی هم خوب :-)
اون دارو به چه دردی میخوره؟ تو نت سرچ کردم. یه چند تا چیز نوشته بود.
منم دوست دارم سرپرستی یک یا دو گربه رو قبول کنم و هرگز هم ازدواج نکنم.
پاسخ:
آنتی بیوتیکه برای عفونت گلو...

+هوم...
آهان. مرسی.
پاسخ:
خواهش میکنم
هند خیلی خوبه!
خیلیا یه کوله میندازن رو دوششون راه میفتن به سمت هند، خیلی دوست داشتم اینجوری میتونستم برم هند!
سال نوت مبارک باشه :)
پاسخ:
واقعا با کوله خیلی باحاله اونم پیاده :-))

+متشکرم، سال نو شما هم مبارک :-)
سلام .
یکی از علتهایی که نوشته هاتون رو میخونم و دوست دارم اینکه که ،چندین بار از چیزهایی حرف زدین که من خودم اون دغدغه رو تو زندگیم داشتم ولی هیچ وقت نتونستم پستش کنم.... به نظر م شما نسبت به من بلاگر شجاع تری هستین. خوش حالم هستین و مینویسین ،حتی دیر به دیر. حتی اگر گاهی غر نوشت و یا غم نوشت باشه :)
پاسخ:
سلام
ممنونم:-)

+غر نوشت :-))
اگر چند تا نشونه نبود شک می کردم که نکنه نویسنده ی این وبلاگ یعنی شما یکی از نزدیکان ِ من باشه ...

مرسی بابت پیشنهاد ها ؛ جز از کل رو خیلی ها پیشنهاد دادن ؛ رفته تو لیست .

راستش خیلی سعی کردم فکر کنم یه راهکاری ؛ نقدی ؛ چیزی بگم ؛ اما راستش نمی دونستم چی بگم ! اما توصیه می کنم اگر به هند نرفتید تو عید که تهران هم خلوت ِ به باغ ِ موزه گیاه شناسی و به ده ِ ونک ( که اسم مکانش الان یادم نیست ) یه سر بزنید . گل و گل کاری های عید خوبه . در ضمن تو اینستاگرام یه سری برنامه های پیاده روی تو تهران و تهران گردی هست که اسم صفحه اش هم پیاده روی بود فک کنم. به نظر جالب می اومد .
پاسخ:
شما یا نزدیکانتون همسایه دکتر دارید که گربه نگه میدارن؟!؟

+ متشکرم بابت پیشنهاد های شگفت انگیزتون :-)
آقا بچه خیلی اذیت میکنه آخه. در بیست و چهار ساعت نهایتا چهار ساعتش خوبه بقیه اش رو اعصااااااب

+عیدتونم مبارک :)
پاسخ:
موافقم!

+نوروز شما هم مبارک :-)
آخرین ساعتای 95ــه...
چشمم خورد به اینجا یهو ته دلم لرزید...یه لرزش خوب و عالی...برا همین از ته دل آرزو می کنم که امسالتون پر از لبخند باشه آووکادوی مهربون و دوست داشتنی...سبز باشین همیشه...امسال و سال های بعد...آمین


:)
پاسخ:
ممنون دوست خوب :-))

+نوروزت مبارک :-)
هنوز جیبم به جزء از کل نرسیده :دی ولی منم پاییزو دوس داشتم هر چند به نظرم میتونست کمتر تلخ باشه. ملت عشق! چون فعلا همه دارن میخونن و ازش حرف میزنن نمیخوام بخونم :دی کلا نسبت به هر چی همه گیر باشه گارد دارم :دی بعد بعد بعد... منم بهتون سفرنامه های منصور ضابطیان رو پیشنهاد میدم و بلاخره یه روزی قشنگ حرف میزنم. با هر دوش آدم لبخند و خنده ش میاد. 

پاسخ:
متشکرم بابت پیشنهادتون :-))

آها بهترین شکل ممکن رو هم خوندم. رااااستش من مستور دوست ندارم. قویتر باید بنویسه. خیلی قویتر. آهااااا من یه کتابم خوندم به اسم یوزپلنگانی که با من دویده اند مجموعه داستان کوتاه ایرانی بود. قوی بود. 
پاسخ:
که اینطور...

+خوندم تنها مجموعه داستان بیژن نجدی رو... به نظر منم خوب بود.
هیچ بارانی نمی بارد ؛ مگر صفا دهد؛ هیچ گلی جوانه نمی زند ؛ مگر هدیه شود
هیچ خاطره ای زنده نمی ماند ؛ مگر شیرین باشد ؛ هیچ لبخندی نیست ؛ مگر شادی بیاورد

پس :
بگذار باران شوق بر زندگیت ببارد ؛ تا روحت را صفا دهد
گلهای عشق در دلت جوانه زند ؛ تا آنها را به دیگران هدیه کنی
خاطراتت قشنگ باشند ؛ تا همواره به یادشان بیاوری
لبخند بر لبانت نقش بندد ؛ تا شادی را بیفشانی
و بهاری بیاید تا بدانی ؛ باز هم فرصت بودن هست

عمری با صحت و عزت و دلخوشی و عاقبت بخیری داشته باشید ان شاءالله. 
                                    عیدتون مباااااااارک

 
پاسخ:
بسیار سپاسگزارم :-)
قبلا در مورد پاییز تو وبلاگم گفتم. گفتم که کتابیه که بیشتر از اینکه زنونه باشه که زنها بخوننش یه کتاب قویه از حس و درونیاتی اززنها که چه خوبه مردها بدوننش. اونم قشری از زنها که تحصیل کرده ن و توی جامعه شاید خیلی تشویق بشن و... . من خیلی با این قصه و وضع دختراش احساس نزدیکی کردم و بیصبرانه منتظر کار بعدی نسیم مرعشیم. مثلا روجا... روجا برای من خیلی بولدتر از لیلا و شبانه بود. شبانه و لیلا خودشون توی غصه شون بودن ولی روجا که جنگنده بود تهش آدم طاقت شکستشو نداشت یا من طاقتشو نداشتم که تو یه فلاش بکی از زبان میثاق میگفت تو رو نمیشه رامت کرد یا آروم نمیگیری یا همچین چیزی.... .  یه ذره همه شون اشتباهاتی داشتن که خیلی ملموس برای من بود. 
پاسخ:
هووم... پس من مورد چهارم رو به آقایون بیشتر توصیه میکنم :-)
مرسی و مرسی و مرسی. عید شما هم مبارک^_^
ایشالله امسالتون پرباشه از سلامتی و برکت و خنده های از ته دلی :))
پاسخ:
سپاس
من هم بهترین ها رو برای شما آرزو میکنم :-)
عیدتون مبارک :)
امیدوارم سالی عاری از ناراحتی داشته باشین. یه سال خیلی خوب باشه ان شاالله...

پاسخ:
متشکرم
نوروز شما هم مبارک :-))
ممنون آووکادو ^_^
پاسخ:
:-))
سال نو مبارک
سلامتی، شادی و موفقیت های روزافزون برایتان آرزومندم.


پاسخ:
ممنونم
نوروز شما هم مبارک :-)
نوروزت مبارک :) شدیدا پیشنهاد می کنم که "قمار عاشقانه"سروش رو بخونی!
پاسخ:
نوروز شما هم مبارک :-))


+متشکرم از پیشنهاد شما :-)
جز از کل و بهترین شکل ممکن همش جلو چشمام بود سال 95. اما چیزهای نام نااشناتر انتخاب کردم
پاسخ:
روش انتخاب خاصی بوده ...
از خواننده های خاموش وبتون هستم، سال نو مبارک..امیدوارم سال خوبی داشته باشی...
این رک بودن و ظریف نوشتن و فکر کردنت جالبه.. جزئیاتشو بیشتر کن..
پاسخ:
نوروز شما هم مبارک :-)
پاییز فصل اخره ساله خیلی غم انگیزه مخصوصا برای کسایی که تازگی ها تجربه ی تلخ یه جدایی رو داشتن...
مممم
ممنون از معرفی بقیه کتاب ها
پاسخ:
خواهش میکنم 
#من دلم سگ سفید با ادب میخواد :)
#جز از کل تا نصفه خوندم چیز جذاب و خوبی بود واقعا هم چیزای جزئی و فراموش شده ای واسمون یادآوری میکرد وسطاش وقتی نیچه گریست خوندم :)
حتما تو ادامه شو میخونم .
# از حس نوشتن متناتونو خیلی خوشم میاد 
گاهی خیلی منو یاد کسی میندازین 
#مخاطب خاموش روشن میشود :))
پاسخ:
+هیچ چیزی رو نصفه کاره رها نکنید...

+متشکرم :-)

+چه خوب که روشن می شود :-)
نه ... همسایه های ما بیشتر سگ نگه می دارند فکر کنم !
پاسخ:
که اینطور...
کلا هم خودم سگ دارم هم همسایه ها
به سری حتما به منم بزنید
سلام وبلاگ جالبی داری

موفق باشی
سلام.ممنون .خیلی خوب بود.از دست اندرکاران وبسایت به این خوبی
سپاسگزارم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">